گفتی ای دوست مرا با چه سمت می شمری

گفتی ای دوست مرا با چه سمت می شمری

  • شعر گفتی ای دوست مرا با چه سمت می شمری _ ادیب الممالک

     

    گفتی ای دوست مرا با چه سمت می شمری

    من چگویم که تو از حال دلم آگاهی

     

    کار من چاکری و کار تو فرماندهی است

    سمت بنده غلامی سمت تو شاهی

     

    بنده چون گشتم هم تابعم و هم خاضع

    شاه چون گشتی هم آمری و هم ناهی

     

    دستم از دامن الطاف تو کوته بادا

    گر ز امر تو کنم یک سر مو کوتاهی

     

    جز غم عشق تو کار دگرم بدنامی است

    جز سر کوی تو راه دگرم گمنامی است

     

    بولای تو ز اخلاص کنم جانبازی

    به خیال تو ز اخلاص کنم همراهی

     

    با تو دلشاد چو در باغ بهاران بلبل

    بی تو افسرده چو بر ریک بیابان ماهی

     

    هر کجا پای نهی سر نهم اندر قدمت

    جان فشانم برهت ای صنم خرگاهی

     

    نشود یکسر مو کاسته از بندگیم

    گر بیفزائی بر راتبه ام ورکاهی

     

    ای امیری اگر از حال تو غافل شده دوست

    تو مکن غفلت و اهل می خواهی

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ادیب الممالک

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب شعر: قطعه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    حال دلم طوفانیست

    در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم

    آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

    مردم ایران دو فرقه اند که هر یک

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    گفتی ای دوست مرا با چه سمت می شمری

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «گفتی ای دوست مرا با چه سمت می شمری من چگویم که تو از حال دلم آگاهی کار من چاکری و کار تو فرماندهی است سمت بنده غلامی سمت تو شاهی» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «نشود یکسر مو کاسته از بندگیم گر بیفزائی بر راتبه ام ورکاهی ای امیری اگر از حال تو غافل شده دوست تو مکن غفلت و اهل می خواهی» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر گفتی ای دوست مرا با چه سمت می شمری ادیب الممالک

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر گفتی ای دوست مرا با چه سمت می شمری ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *