شعر و گویی چشمانش شعله های آتش بودند – آنا آخماتووا
و گویی چشمانش
شعلههای آتش بودند
که تا صبحگاه
با من پرواز می کردند
و من در نیافتم
این چشمان عجیب رنگ چه اند؟
مترجم: عبدالعلی دست غیب
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
دو چشم مست تو کز خواب صبح برخیزند – 232
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهان
و گویی چشمانش شعله های آتش بودند
شعری که خواندیم اثر «آنا آخماتووا» بود،آخماتووا از «شاعران روس» است. شعر بالا با سطر «و گویی چشمانش شعله های آتش بودند» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر و گویی چشمانش شعلههای آتش بودند
دیدگاهتان را درباره ی شعر و گویی چشمانش شعلههای آتش بودند آنا آخماتووا ، این شاعر خوبِ روسیه بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید
- هر که در من است پرنده است – در ستایش رَحِم - سپتامبر 1, 2023
- شهر وجود ندارد – شب پر ستاره - سپتامبر 1, 2023
- یک دسته نامه دارم – اختراع خداحافظی - سپتامبر 1, 2023