5 1

معنی کلمه کابر

  • معنی کابر به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ صئصا در گویش ها و لهجه ها.


    فرهنگ فارسی کابر

    بزرگ


    لغت نامه دهخدا کابر

    کابر. [ ب ِ ] ( ع ص ) بزرگ. یقال توارثوا کابراً عن کابر؛ ای کبیراً عن کبیر فی العز و الشرف. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به کابراً عن کابر شود.


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه کابر

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعری از محمد سعید میرزایی

    شعر برف نیما یوشیج

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    دلنیا
    Latest posts by دلنیا (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *