معنی چاپنده به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چاپنده در گویش ها و لهجه.
معنی چاپنده
معنی: غارت کننده، یغماگر.
هم قافیه چاپنده
نوازنده، بنده، برنده، سازنده، راننده، بازنده.
چاپنده در لغت نامه دهخدا
چاپنده. [ پ َ دَ / دِ ] ( نف ) از چاپیدن. غارتگر. یغماگر.
چاپنده در فرهنگ معین
(پَ دِ ) (ص فا. ) آن که مال مردم را به یغما می برد، غارت کننده .
چاپنده در فرهنگ فارسی
( اسم ) آنکه مال مردم را بیغما میبرد غارت کننده .
چاپنده در فرهنگ عمید
آن که اموال مردم را غارت کند، غارت کننده، غارتگر.
پیشنهاد و نظر شما برای واژه چاپنده
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر کینه سجاد فرهمند
شعر افسانه نیما یوشیج
شعر قطار محسن کاشانی
شعر دزدان دریایی پوریا پلیکان
- نیمای معترض، تاویل هرمنوتیکی «کک کی» - دسامبر 16, 2022
- مقایسه تطبیقی نمود فقر در برخی اشعار - دسامبر 16, 2022
- اشتراکات ساختاری در شعر نیما و چند شاعر معاصر - دسامبر 16, 2022