معنی چار اجساد

معنی چار اجساد

  • معنی چار اجساد به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چار اجساد در گویش ها و لهجه.

     

    معنی چار اجساد

    معنی: عناصر اربعه


    هم قافیه چار اجساد

    استاد، ستاد، افسر ستاد، معتاد، هشتاد، هفتاد، نژاد، اجساد، کِساد، بازار کساد، فساد، مایه فساد، داماد.


    چار اجساد در لغت نامه دهخدا

    چاراجساد. [ اَ ] ( اِ مرکب ) چارعنصر. عناصر اربعه ( آب و خاک و باد و آتش ).


    چار اجساد در فرهنگ فارسی

    چارعنصر. عناصر اربعه.


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه چار اجساد

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر حکایت احمد شاملو
    رباعی های نیما یوشیج
    اشعار فروغ فرخزاد
    شعر چشمان یک عبور سهراب سپهری

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *