معنی چادر گرفته

معنی چادر گرفته

  • معنی چادر گرفته به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چادر گرفته در گویش ها و لهجه.

     

    معنی چادر گرفته

    معنی: آنکه چادر پوشیده باشد.


    هم قافیه چادر گرفته

    گرفته، آهسته، شایسته، دانسته، رشته، برشته، فرشته، سررشته، واریته، تته پته، پاکباخته، پیش ساخته، خود ساخته.


    چادر گرفته در لغت نامه دهخدا

    چادرگرفته. [ دَ / دُگ ِ رِ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) آنکه چادر پوشیده باشد. ( آنندراج ) :
    باغ از شکوفه لیلی چادرگرفته ای است
    از لاله کوه عاشق ِ در خون طپیده ای است.
    صائب ( از آنندراج ).
    || پرده دار و نهفته. ( ناظم الاطباء ).


    چادر گرفته در فرهنگ فارسی

    آنکه چادر پوشیده باشد . یا پرده دار و نهفته .


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه چادر گرفته

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    نامه های نیما یوشیج
    نامه های احمد شاملو به آیدا
    اشعار سهراب سپهری
    شعر تو به دنیا نخواهی آمد پوریا پلیکان

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *