معنی پا در رفتن

معنی پا در رفتن

  • معنی پا در رفتن به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ پا در رفتن در گویش ها و لهجه.

     

    معنی پا در رفتن

    معنی پا در رفتن:لغزیدن، ور شکست شدن.


    معنی پا در رفتن در فرهنگ فارسی

    ( مصدر ) ۱ – لغزیدن سکندری خوردن شکوخیدن. ۲ – ور شکست شدن .

    معنی پا در رفتن در لغت نامه دهخدا

    پا دررفتن. [ دَرْ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) پا دررفتن کسی را؛ سکندری خوردن. شکوخیدن. لغزیدن. زَل . عَثر. عِثار. عَثیر. زَلل. زُلول. مَزلة. || ورشکست شدن.

    پیشنهاد و نظر شما برای معنی پا در رفتن

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    اشعار نیما یوشیج

    معنی پا در هوا

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *