پاچه ریز

معنی پاچه ریز

  • معنی پاچه ریز به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ پاچه ریز در گویش ها و لهجه و جستجوی معنی پاچه ریز در دانشنامه عمومی ویکی پدیا.

     

     

    معنی پاچه ریز

    معنی پاچه ریز: سخت مانده شدن.


    هم قافیه با کلمه پاچه ریز

    بادخیز، بلاخیز، حاصلخیز، دورخیز، سحرخیز، سینه خیز، نفت خیز، برگریز، خاکریز، خرده ریز، درونریز، سورپریز، سینه ریز، ناگریز، بهت انگیز، حزن انگیز، دل انگیز، رعب انگیز، روح انگیز، سحرانگیز، شور انگیز.


    معنی پاچه ریز در فرهنگ فارسی

    پاچه ریز شدن پاچه ریز کردن.

    معنی پاچه ریز در لغت نامه دهخدا

    پاچه ریز. [ چ َ / چ ِ ] ( ن مف مرکب / نف مرکب ) پاچه ریز شدن یا پاچه ریز کردن ؛ سخت مانده شدن و مانده کردن از بسیاری پیمودن راه.

    پیشنهاد و نظر شما برای معنی پاچه ریز

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    اشعار نیما یوشیج

    نامه های احمد شاملو

    معنی ا

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *