معنی پاچنامه

معنی پاچنامه

  • معنی پاچنامه به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ پاچنامه در گویش ها و لهجه و جستجوی معنی پاچنامه در دانشنامه عمومی ویکی پدیا.

     

     

    معنی پاچنامه

    معنی پاچنامه: نامی که پادشاهان به چاکران دهند.


    هم قافیه با کلمه پاچنامه

    رمه، قمه، ممه، همه، خدمه، صدمه، قلمه، کلمه، اطعمه، زمزمه، محکمه، همهمه، پُر همهمه، ترجمه، دیپلمه، جمجمه، مقمهق، قابلمه، دکلمه، سیکلمه، مقدمه.


    معنی پاچنامه در فرهنگ فارسی

    پاژنامه پاشنامه.
    ( اسم ) پاژنامه.


    معنی پاچنامه در لغت نامه دهخدا

    پاچنامه. [ م َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) پاژنامه. پاشنامه. نامی که پادشاهان به چاکران دهند تشریف او را.لقب. || همال و قرین. ( رشیدی ) ( برهان ).

    پیشنهاد و نظر شما برای معنی پاچنامه

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    اشعار نیما یوشیج

    نامه های احمد شاملو

    معنی ا

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *