معنی پاپکان به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ پاپکان در گویش ها و لهجه.
معنی پاپکان
معنی پاپکان: پسر پاپک.
هم قافیه با کلمه پاپکان
ساربان، سایبان، بادبان، باغبان، پاسبان، آستان، باستان، بوستان، جاودان، خاندان، کاردان، کاهدان، ناودان، بایگان، رایگان، ناوگان، ناوبان، آرمان، آسمان، آشیان، ماکیان، مادیان، زایمان.
معنی پاپکان در لغت نامه دهخدا
پاپکان. [ پ َ ] ( ص نسبی ) منسوب به پاپک. پسر پاپک. رجوع به بابک شود.
پیشنهاد و نظر شما برای معنی پاپکان
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
معنی ا
Latest posts by Mohammad Mahdi (see all)
- گویند مرا که دوزخی باشد مست – 42 - ژانویه 24, 2023
- گویند کسان بهشت با حور خوش است – 41 - ژانویه 23, 2023
- گر شاخ بقا ز بیخ بختت رستست – 40 - ژانویه 23, 2023