معنی پاخاره

معنی پاخاره

  • معنی پاخاره به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ پاخاره در گویش ها و لهجه و جستجوی معنی پاخاره در دانشنامه عمومی ویکی پدیا.

     

     

    معنی پاخاره

    معنی پاخاره: سنگ پا.


    هم قافیه با کلمه پاخاره

    غیره، فرفره، قرقره، خرخره، کِرکره، تبصره، تذکره، پرتره، کنگره، پرده کرکره، نخ قرقره، غیرمنتظره، کنسانتره، دستور صادره، زبان محاوره، میز مذاکره، لگن، خاصره، قوه باصره، نیم دایره.


    معنی پاخاره در فرهنگ عمید

    سنگ یا چیز دیگر که با آن چرک پاشنۀ پا را پاک کنند، سنگ پا.

    معنی پاخاره در لغت نامه دهخدا

    پاخاره.[ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) سنگ و جز آن که شوخ پای بدان سترند. سنگ پا: قیشور؛ سنگ پاخاره. ( بحر الجواهر ).

    پیشنهاد و نظر شما برای معنی پاخاره

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    اشعار نیما یوشیج

    نامه های احمد شاملو

    معنی ا

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *