معنی پاتوغدار

معنی پاتوغدار

  • معنی پاتوغدار به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ پاتوغدار در گویش ها و لهجه و جستجوی معنی پاتوغدار در دانشنامه عمومی ویکی پدیا.

     

     

    معنی پاتوغدار

    معنی پاتوغدار: کسی که در پاتوغ سمت پیشوائی و ریاست دارد.


    هم قافیه با کلمه پاتوغدار

    جا دار، نادار، وادار، پردار، ته دار، در دار، سردار، شک دار، غدّار، نم دار، پندار، بهدار، دهدار، دلدار، کردار، کشدار، مقدار، بُردار، دُم دار، گلدار، مُردار، هشدار، تو دار، رو دار، بو دار، مو دار، بیدار، دیدار، آبدار، آجدار، بانکدار، باردار.


    معنی پاتوغدار در فرهنگ فارسی

    ( اسم ) کسی که در پاتوغ سمت پیشوایی و ریاست دارد و بشجاعت و عفت متصف است .
    کسی که در پاتوغ سمت پیشوایی و ریاست دارد و او به صفات شجاعت و عفت متصف است.


    معنی پاتوغدار در لغت نامه دهخدا

    پاتوغدار. ( نف مرکب ) کسی که در پاتوغ سمت پیشوائی و ریاست دارد و او به صفات شجاعت و عفت متصف است.

    پیشنهاد و نظر شما برای معنی پاتوغدار

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    اشعار نیما یوشیج

    نامه های احمد شاملو

    معنی ا

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *