معنی پاترو

معنی پاترو

  • معنی پاترو به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ پاترو در گویش ها و لهجه و جستجوی معنی پاترو در دانشنامه عمومی ویکی پدیا.

     

     

    معنی پاترو

    معنی پاترو: وکیل دعاوی فرانسوی از دوستان بوالو.


    هم قافیه با کلمه پاترو

    کند رو، تند رو، تیز رو، راهرو، مال رو، قدم رو، قلمرو، بی دررو، پیاده رو، دنباله رو، ماشین رو، میانه رو، اتومبیلرو، اسب تیز رو، هیپوکلرو، آوُگادرو، آلتو.


    معنی پاترودر لغت نامه دهخدا

    پاترو. ( اِخ ) اُلیویه. وکیل دعاوی فرانسوی از دوستان بوالو. او بشکرانه عضویت آکادمی فرانسه خطابه ای بدانجا ایراد کرد و خطابه او مورد توجه دیگر اعضاء شد و این رسم بعد از آن جاری گردید. مولد وی بسال 1604م. مطابق با 1031 هَ. ق. به پاریس ووفات در سنه 1681 هَ. ق. مطابق با 1092 هَ. ق.

    پیشنهاد و نظر شما برای معنی پاترو

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    اشعار نیما یوشیج

    نامه های احمد شاملو

    معنی ا

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *