معنی پابریده بودن

معنی پابریده بودن

  • معنی پابریده بودن به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ پابریده بودن در گویش ها و لهجه.

     

     

     

    معنی پابریده بودن

    معنی پابریده بودن: ترک مراوده کردن از آن جای.


    معنی پابریده بودن در فرهنگ فارسی

    ترک مراوده کردن از آن جای.

    معنی پابریده بودن در لغت نامه دهخدا

    پابریده بودن. [ ب ُ دَ /دِ دَ ] ( مص مرکب ) ( … از جائی )؛ ترک مراوده کردن از آن جای. یا به ترک مراوده واداشته شدن از جایی.

    پیشنهاد و نظر شما برای معنی پابریده بودن

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    اشعار نیما یوشیج

    نامه های احمد شاملو

    معنی پابرهنه

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *