معنی پابازی

معنی پابازی

  • معنی پابازی به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ پابازی در گویش ها و لهجه.

     

    معنی پابازی

    معنی پابازی : رقص.


    معنی پابازی در فرهنگ عمید

    پای کوبی، پاکوبی، رقص: معلم چون کند دستان نوازی / کند کودک به پیشش پای بازی (فخرالدین اسعد: ۱۳۲ ).

    معنی پابازی در لغت نامه دهخدا

    پابازی. ( حامص مرکب ) رقص :
    بیفشان زلف و صوفی را بپابازی و رقص آور
    که از هر رقعه دلقش هزاران بت بیفشانی.

    حافظ.

    پیشنهاد و نظر شما برای معنی پابازی

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    اشعار نیما یوشیج

    نامه های احمد شاملو

    معنی پاافشار

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *