معنی پاانداز به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ پاانداز در گویش ها و لهجه و جستجوی معنی پاانداز در دانشنامه عمومی ویکی پدیا.
معنی پاانداز
/pA~andAz/
معنی پاانداز: جاکش، دلال محبت، دلاله، قواد.
هم قافیه با کلمه پاانداز
خوش آواز، داروساز، در آغاز، دست انداز، دست ساز، دغلباز، دلگداز، دلنواز، دندانساز، دیاستاز، دیرباز، دیرگداز، ذهن باز، راه انداز، رفیق باز، رو انداز، روانساز، روحنواز، زبانباز، زمین باز، زیرانداز، ساعتساز، سبب ساز، سرآغاز.
مترادف با کلمه پاانداز
فرش، جاکش، دلال محبت، دلاله، قواد، لحاف کش.
معنی پاانداز در فرهنگ عمید
۱. آنچه زیر پا بیندازند.
۲. فرشی که در درگاه اتاق بیندازند، پادری.
۳. پیشکش و هدیه ای که پیش پای کسی بگذارند.
۴. (اسم، صفت فاعلی ) [عامیانه، مجاز] کسی که برای دیگران بساط قمار فراهم کند یا واسطۀ عمل منافی عفت بشود.
معنی پاانداز در فرهنگ معین
معنی پاانداز در لغت نامه دهخدا
معنی پاانداز در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ – فرشی زیر پا . ۲ – حصیری که جهت پاک کردن کفش در اطاق میاندازند . ۳ – آنچه گاه ورود عروس از اسب و ملک پیش کشند . ۴ – دلال محبت .
فرشی که در سوی در ورود اطاق افکنند و یا آنچه در پای عروس یا داماد ریزند
پیشنهاد و نظر شما برای معنی پاانداز
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
- گویند مرا که دوزخی باشد مست – 42 - ژانویه 24, 2023
- گویند کسان بهشت با حور خوش است – 41 - ژانویه 23, 2023
- گر شاخ بقا ز بیخ بختت رستست – 40 - ژانویه 23, 2023