معنی هائع به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ گادیج در گویش ها و لهجه ها.
هائع در فرهنگ فارسی
رجل هائع لائع مرد بد دل ترسنده و سست . مرد بد دل و غر دل از منتخب و صراح . یا رجل جائع هائع گرسنه سخت حریص.
هائع در لغت نامه دهخدا
هائع. [ ءِ] ( ع ص ) رجل هائع لائع؛ مرد بددل ترسنده و سست. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). مرد بددل و غردل. ( از منتخب ) ( صراح ) ( غیاث اللغات ). || رجل جائع هائع؛ گرسنه سخت حریص. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || رصاص هائع؛ ارزیز گداخته روان. || لیل هائع؛ شب تاریک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد و نظر شما برای معنی واژه هائع
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
5 جمله معروف داستان ملال انگیز انتوان چخوف – تکه کتاب
20 جمله معروف گزارش به خاک یونان نیکوس کازانتزاکیس – تکه کتاب
- ماییم و می و مطرب و این کنج خراب 6 - ژانویه 17, 2023
- اکنون که گل سعادتت پربار است 9 - ژانویه 6, 2023
- شعر اکنون که گل سعادتت پربار است – رباعی 9 - ژانویه 6, 2023