معنی زاد و ولد کردن

معنی زاد و ولد کردن

  • معنی زاد و ولد کردن به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ زاد و ولد کردن در گویش ها و لهجه ها.

     

    معنی زاد و ولد کردن

    معنی:تکثیر کردن، ضرب کردن، زاد و ولد کردن.

     


    زاد و ولد کردن در فرهنگ فارسی

    کنایه از زائیدن فرزندان و بوجود آوردن اولاد بسیار.

     


    زاد و ولد کردن در لغت نامه دهخدا

    زاد و ولد کردن. [ دُ وَ ل َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از زائیدن فرزندان و بوجود آوردن اولاد بسیار.

     


    پیشنهاد و نظر شما برای معنی زاد و ولد کردن

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید،پیشنهادتان را اضافه کنید.

     


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر علی کوچیکه فروغ فرخزاد

    شعر هم سطر هم سپید سهراب سپهری

    شعر سخنی نیست احمد شاملو

    شعر به راه می افتد پوریا پلیکان

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *