معنی خاتام به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ خاتام در گویش ها و لهجه ها.
معنی خاتام
مترادف:مهر و انگشتری، به مغنی خاتم، حلقه هایی که در انگشت کنند.
خاتام در فرهنگ فارسی
انگشتری، حلقهای که درانگشت کنند، خواتیم جمع
مهر و انگشتری.
خاتام در لغت نامه دهخدا
خاتام. ( ع اِ ) مهر و انگشتری. ( منتهی الارب ). بمعنی خاتم که مهر و انگشتری باشد. ( آنندراج ). و رجوع به المعرب ص 34 شود.
خاتام در جدول کلمات
انگشتری
پیشنهاد و نظر شما برای واژه خاتام
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید .
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
Latest posts by Sara (see all)
- ستاره (نگو دلت با من نیست) - ژانویه 30, 2023
- تمومش کن (هنوز هواتو میاره بارون) - ژانویه 30, 2023
- تورو دوست دارم (رفت تموم یادگاریاشو برد) - ژانویه 30, 2023