معنی خاء

معنی خاء

  • معنی خاء به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ خاء در گویش ها و لهجه.

     

    معنی خاء

    معنی: خاء. ( ع اِ ) موی سرین. ( مهذب الاسماء ) ( ناظم الاطباء ). || ( اسم فعل ) یقال خاء بک علینا یعنی شتاب کن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).


    پیشنهاد ونظر شما برای معنی خاء

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    نامه های احمد شاملو به ایدا

    شعر دزدان دریایی پوریا پلیکان

    شعر در دکان عدلتان معصومه شفیعی

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    m.mat
    Latest posts by m.mat (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *