معنی جاشک

معنی جاشک

  • معنی جاشک به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جاشک در گویش ها و لهجه ها.

     

    معنی جاشک

     

    از قراء و مزارع بلوک دشتی شیراز.


    جاشک در دانشنامه عمومی

     

    مختصات: ۲۸°۱۰′۶″ شمالی ۵۱°۳۸′۵۵″ شرقی / ۲۸٫۱۶۸۳۳°شمالی ۵۱٫۶۴۸۶۱°شرقی / 28.16833; 51.64861
    درگاه ملی آمار
    به دریا پیوستگان، مجید عابدی، بوشهر: انتشارات شروع (۱۳۸۳).
    جاشَک، روستایی است از توابع بخش آبدان در شهرستان دیر استان بوشهر ایران.
    این روستا در دهستان آبدان قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۲۳ نفر (۲۴ خانوار) بوده است.

    جاشک در ویکی پدیا 


    جاشک در لغت نامه دهخدا

     

    جاشک. [ ] ( اِخ ) از قراء و مزارع بلوک دشتی شیراز است. حاصلش غله و خرما و مردم آن سلاح ورز و شریر. آب این حدود از باران است. بعضی از قراء آنهم فی الجمله آبی از چشمه دارند. از صنایع و حِرف مردم این نواحی چیزی که قابل ذکر است عبابافی است که از پشم شتر میبافند. در قریه ٔجاشک مسجدی هست اما حمام ندارد، یعنی مطلقاً حمام میان آنها متداول نیست و گفته اند جاشک منزلی است که از کرمان به لارستان میروند. ( مرآت البلدان ج 4 ص 72 ).


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه جاشک

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر برای روزنبرگ ها هوشنگ ابتهاج

    شعر زندگی نامه هوشنگ ابتهاج

    شعر سئوگیلی

    17 جمله معروف محاکمه فرانتس کافکا – تکه کتاب

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *