معنی جاسنگین

معنی جاسنگین

  • معنی جاسنگین به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جاسنگین در گویش ها و لهجه ها.

     

    معنی جاسنگین

     

    نجیب.


    جاسنگین در فرهنگ فارسی

     

    ( صفت ) ۱- از خانواد. نجیب و متمول : (( زنی جا سنگین است ) ) ۲- آنکه دیر از جای خود جنبد تنبل .


    جاسنگین در لغت نامه دهخدا

     

    جاسنگین. [ س َ ] ( ص مرکب ) در تداول عامه کنایه از خانواده نجیب و خاندان متمول است : خانواده عروس بسیار جاسنگین هستند. زنی جاسنگین است. || آدم جاسنگین ؛ آنکه دیر از جای خود جنبد. کنایه از تنبل.


    جاسنگین در فرهنگ عمید

     

    ۱. جاافتاده.
    ۲. متین، موقر، نجیب.


    جاسنگین در گویش مازنی

     

    /jaa sangin/ جامه یا هدیه ی گران بها – پرافاده.


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه جاسنگین

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر برای روزنبرگ ها هوشنگ ابتهاج

    شعر زندگی نامه هوشنگ ابتهاج

    شعر سئوگیلی

    17 جمله معروف محاکمه فرانتس کافکا – تکه کتاب

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *