معنی جاحمه به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جاحمه در گویش ها و لهجه.
معنی جاحمه
چشمی که باز مانده.
معنی جاحمه در لغت نامه دهخدا
( جاحمة ) جاحمة. [ ح ِ م َ ] ( ع ص ) چشمی که بازمانده باشد:عین جاحمة؛ چشم وامانده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
پیشنهاد و نظر شما برای واژه جاحمه
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر ترا من چشم در راهم نیما یوشیج
شعر ميلاد آن که عاشقانه بر خاک مُرد احمد شاملو
گلچین اشعار عاشقانه ی فروغ فرخزاد
Latest posts by sahar (see all)
- جرس کاروان – از زندگانیم گله دارد جوانیم - فوریه 11, 2023
- ترانه جاودان – ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیم - فوریه 11, 2023
- وحشی شکار – تا کی در انتظار گذاری به زاریم - فوریه 11, 2023