معنی جائع به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جائع در گویش ها و لهجه.
معنی جائع
گرسنه.
معنی جائع در فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) گرسنه . جمع جایمین ( جائمین ).
معنی جائع در لغت نامه دهخدا
جائع. [ ءِ ] ( ع ص ) از: جوع. گرسنه. ( منتهی الارب ).
جدول کلمات
گرسنه.
پیشنهاد و نظر شما برای واژه جائع
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر در دکان عدلتان معصومه شفیعی
شعر پرنده ای در لوله ی تانک پوریا پلیکان
Latest posts by sahar (see all)
- جرس کاروان – از زندگانیم گله دارد جوانیم - فوریه 11, 2023
- ترانه جاودان – ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیم - فوریه 11, 2023
- وحشی شکار – تا کی در انتظار گذاری به زاریم - فوریه 11, 2023