معنی جائظ به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جائظ در گویش ها و لهجه.
معنی جائظ
آنکه با ناز و تکبر راه رود.
معنی جائظ در فرهنگ فارسی
خرامنده.
معنی جائظ در لغت نامه دهخدا
جائظ. [ ءِ ] ( ع ص ) از: جأظ. گران چشم :جأظَ من الماء؛ گران چشم شد از آب. ( منتهی الارب ).
جائظ. [ ءِ ] ( ع ص ) از: جوظ و جوظان. خرامنده. خرامان رونده. متکبر.
پیشنهاد و نظر شما برای واژه جائظ
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر در دکان عدلتان معصومه شفیعی
شعر پرنده ای در لوله ی تانک پوریا پلیکان
Latest posts by sahar (see all)
- جرس کاروان – از زندگانیم گله دارد جوانیم - فوریه 11, 2023
- ترانه جاودان – ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیم - فوریه 11, 2023
- وحشی شکار – تا کی در انتظار گذاری به زاریم - فوریه 11, 2023