معنی جائظ

معنی جائظ

  • معنی جائظ  به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ جائظ در گویش ها و لهجه.

     

    معنی جائظ

     

    آنکه با ناز و تکبر راه رود.


    معنی جائظ در فرهنگ فارسی

     

    خرامنده.


    معنی جائظ در لغت نامه دهخدا

     

    جائظ. [ ءِ ] ( ع ص ) از: جأظ. گران چشم :جأظَ من الماء؛ گران چشم شد از آب. ( منتهی الارب ).
    جائظ. [ ءِ ] ( ع ص ) از: جوظ و جوظان. خرامنده. خرامان رونده. متکبر.


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه جائظ

     

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر مسافر سهراب سپهری

    شعر در دکان عدلتان معصومه شفیعی

    شعر آیریلیق بهزاد بیات فرد

    شعر پرنده ای در لوله ی تانک پوریا پلیکان

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *