معنی ثاب به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ ثاب در گویش ها و لهجه ها.
معنی ثاب
معنی: خمیازه، خمیازه کشیدن، محلی است در شعر.
هم قافیه با ثاب
خشاب، دوشاب، پیشاب، لعاب، لفت و لعاب، ارعاب، انشعاب، رکاب، تاب، آب، خواب، پساب، حساب، عذاب، مذاب، باب، ارباب، حباب، رباب، شباب، اسباب، ناب، باده ناب، جناب، عالی جناب، طناب، قاب، نقاب، عقاب.
ثاب در فرهنگ فارسی
ثاب در لغت نامه دهخدا
ثاب. ( اِخ ) محلی است در شعر اغلب.
ثأب. [ ث َءْب ْ ] ( ع مص ) خمیازه کشیدن. دهان دره کردن. آسا کردن. فاژیدن. تثاؤب.
ثأب. [ ث َءْب ْ ] ( ع اِ ) ثوباء. خامیاز. خامیازه. خمیازه. دهن دره. دهان دره. آسا. فاژ. باسک. کهنزَه. بیاستو. هاک. فاژه. آهنیابه.
ثاب در فرهنگستان زبان و ادب
{FSR} [رمزشناسی] ← ثبّات انتقال بازخوردی
پیشنهاد و نظر شما برای معنی ثاب
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر در دکان عدلتان معصومه شفیعی
شعر قصه رنگ پریده خون سرد نیما یوشیج
- معنی ثاجر - نوامبر 11, 2022
- معنی ثاج - نوامبر 11, 2022
- معنی ثاثالس - نوامبر 11, 2022