بائز

معنی بائز

  • معنی بائز به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ بائز در گویش ها و لهجه ها.

     

    معنی بائز

     

    زنده.

     


     

    معنی بائز در لغتنامه دهخدا

     

    بائز.[ ءِ ] ( ع ص ) زنده. ( منتهی الارب ). || مردنیکو حال. اسم فاعل از بیز و بیوز. ( منتهی الارب ).

     


     

    پیشنهاد و نظر شما برای معنی بائز

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    نامه های احمد شاملو به آیدا

    اشعار نیما یوشیج

    گلچین اشعار عاشقانه فروغ فرخزاد

    اشعار سهراب سپهری

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    بهاره خدابنده
    Latest posts by بهاره خدابنده (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *