معني دائر كردن به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ دائر کردن در گویش ها و لهجه ها.
معني دائر كردن
معنی : آباد کردن و معمور گردانیدن.
کلمات هم قافیه با دائر کردن
هم قافیه : طاهر کردن ؛ بایر کردن.
دائر کردن در فرهنگ فارسی
آباد کردن و معمور گردانیدن.
دائر کردن در لغت نامه دهخدا
دائر کردن. [ ءِ ک َ دَ ] ( مص مرکب )آباد کردن و معمور گردانیدن. || از نو رواج دادن و رائج کردن. بر پا گردانیدن. پادار کردن.
پیشنهاد و نظر شما برای معني دائر کردن
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر عاشقانه علی باقری خورآبادی
شعر قصه رنگ پریده خون سرد نیما یوشیج
دائر کردن در فرهنگ فارسی معین
به گردش انداختن، آباد کردن. [خوانش: (~. کَ دَ) [ع – فا.] (مص م.)]
- 80 – نکیسا بر طریقی کان صنم خواست – غزل گفتن نکیسا از زبان شیرین - جولای 17, 2023
- 79 – همان صاحب سخن پیر کهن سال – پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو - جولای 17, 2023
- 78 – شباهنگام کاهوی ختن گرد – بازگشتن خسرو از قصر شیرین - جولای 17, 2023