معني دائره

معني دائره

  • معني دائره به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ دائره در گویش ها و لهجه ها.

     

    معني دائره

    معني : در اصطلاح هندسه مکان هندسی مجموعه نقاطی است که این نقاط را از نقطه ثابتی بنام مرکز به یک فاصله است.


    کلمات هم قافیه با دائره

    هم قافیه : اجاره ؛ اداره ؛ استخاره.


    دائره در دانش نامه عمومی

    دائره یک واحد سیاسی در تقسیمات کشورهای الجزایر، صحرای غربی، اندونزی، برونئی و مالزی است. این کلمه دارای ریشهٔ عربی است و در فارسی به معنای «بخش» یا گاهی «استان» ترجمه شده است.


    دائره در فرهنگ فارسی

    ۱ – ( اسم ) مونث دایر ( دائر ) دور زننده گردنده . ۲ – خطی گرد که دور چیزی را احاطه کرده باشد . ۳ – سطحی که خطی مدور گرد آنرا احاطه کرده باشد بطوری که فاصله هر یک از نقاط محیط آن نسبت به نقطه مرکزی مساوی بود
    دایره . خط گرد.

    دائره در دانشنامه اسلامی

    [ویکی الکتاب] معنی دَائِرَةُ: پیش آمد ( بیشتر در حوادث سوء بکار میرود )
    معنی دَوَائِرَ: پیش آمدها ( جمع دائره ، بیشتر در حوادث سوء بکار میرود )
    ریشه کلمه:
    دور (۵۵ بار)

    «دائِرَةٌ» در اصل، از مادّه «دور» به معنای چیزی است که در گردش باشد و از آنجا که قدرت ها و حکومت ها در طول تاریخ دائماً در گردش بوده به آن «دائرة» می گویند و نیز به حوادث مختلف زندگی که به گردش اشخاص می گردد، «دائرة» گفته می شود. و «دائِرَة» در لغت به معنای حادثه و رویدادی که برای انسان پیش می آید، اعم از خوب و بد نیز آمده، ولی، در سوره «فتح» با ذکر کلمه «سوء»، منظور حوادث نامطلوب است.


    دائره در لغت نامه دهخدا

    ( دائرة ) دائرة. [ ءِ رَ ] ( ع ص ) تأنیث دائر. دائره. دایره. رجوع به دائره و دایره شود. || ( اِ ) گردش روزگار. ( ترجمان القرآن جرجانی ). || سختی. ( مهذب الاسماء ). || هزیمت : قوله تعالی : علیهم دائرةالسوء. ( قرآن 6/48 ) ( منتهی الارب ). || حلقه مجلس. ( غیات ). || لشکری که بر جایی فرود آمده باشد و ظاهراًاین معنی و معنی قبل مجاز است از معنی اول. ( غیاث ). || موهای گرد بر جانب سر آدمی یا بر جای گیسو. ( منتهی الارب ). || گوِ لب ِ بالائین که زیر بینی است. ( منتهی الارب ). || حمیات دائرة، حمی دائرة؛ تب نوبه ؛ تب که بنوبت آید و آن را حمای نائبة و حُمای مفترة نیز نامند. || دائرةالسوء، هزیمت و بدی.
    دائره. [ ءِ رَ ] ( ع اِ ) دائرة. دایره. خط گرد.( منتهی الارب ) ( غیاث ). چنبر. گرده. برهون. گرد گرد. گرد گردنده بر چیزی. حلقه. هر چیزی که محیط چیزی باشد. محیط. سبلة. ( منتهی الارب ). ج ، دوائر :
    بسا که از پی جست جهان چون پرگار
    چو دائره همه تن گشته بود زنارم.
    خاقانی.
    وی دل که به نیم نقطه مانی
    در دائره عنات جویم.
    خاقانی.
    صدر تو دائره جاه و جلال است مقیم
    در تن دائره هر جا که نشینی صدر است.
    خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 838 ).
    تا فلک آکنده باد از دل و جان عدوت
    مزبله آب و خاک دائره باد و نار.
    خاقانی.
    کِفَف ، دائره های نگار که بر دست عروس نهند. ( منتهی الارب ). کَفَف ، دائره های نگار. ( منتهی الارب ). || در اصطلاح هندسه مکان هندسی مجموعه نقاطی است که این نقاط را از نقطه ثابتی بنام مرکز به یک فاصله است. بیرونی در التفهیم آرد:
    دایره شکلی است بر سطحی که گرد بر گرد او خطی بود که نام او محیط است و دور نیز خوانند و بمیان او نقطه ای است که او را مرکز گویند و همه خطهای راست که از مرکز بیرون آیند و بمحیط رسند همچند یکدیگر باشند راست. ( التفهیم ص 8 ). جرجانی در تعریفات گوید: فی اصطلاح علماءالهندسة شکل مسطح یحیط به خط واحدو فی داخله نقطة کل الخطوط المستقیمة الخارجة منها الیها متساویة و تسمی تلک النقطة مرکز الدائرة و ذالک الخط محیطها. ( تعریفات ). و صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: عندالمهندسین و اهل الهیئة هی سطح مستو احاط به خط مستدیر. و تعریف ایضاء بانها سطح مستویتوهم حدوثه من اثبات احد طرفی الخط المستقیم و ادارته حتی یعود الی وضعه الاول. والمراد بالخط المستدیر خط توجد فی داخله نقطة تکون الخطوط الخارجة منها الیه ای الی ذلک الخط متساویة، وتلک النقطة مرکز الدائرة. و تلک الخطوط انصاف اقطارالدائرة و الخط المستدیر محیط الدائرة و یسمی الدائرة ایضاً مجازاً و قیل الامر بالعکس. و تحقیق ذلک انه اذا اثبت احد طرفی خط مستقیم وادیر دورة تامة یحصل سطح دائره یسمی بها لان هیئة هذا السطح ذات دورة علی ان صیغة اسم الفاعل للنسبة. و اذا توهم حرکة نقطة حول نقطة دورة تامة بحیث لایختلف بعد النقطة المتحرکة عن النقطة الثابتة یحصل محیط دائرة سمی بها لان النقطة کانت دائرة فسمی ما حصل من دورانها دائرة. فان اعتبر الاول ناسب ان یکون اطلاق الدائرة علی السطح حقیقة. و علی المحیط مجازاً. و ان اعتبر الثانی ناسب ان یکون الامر بالعکس. هکذا حقق الفاضل عبدالعلی البرجندی فی حاشیة الچغمینی. اعلم ان الدوائر المفروضة علی الکرةعلی نوعین : عظام و صغار. فالدائرة العظیمة هی التی تنصف الکرة و الصغیرة هی التی لاتنصفها. و الدوائر العظام المبحوث عنها فی علم الهیئة هی معدل النهار و دائرة البروج و تسمی بفلک البروج ایضاً و دائرة الافق ودائرة الارتفاع و دائرةالمیل و دائرةالعرض و دائرة نصف النهار و دائرة وسط سماء الرؤیة. هذه و هی المشهورة و غیر المشهورة منها دائرةالافق الحادث و دائرة نصف النهار الحادث.
    || از نظر هندسه تحلیلی ، شکلی است دارای معادله ذیل : معادله دائره ، اگر در دستگاه محورهای متعامد دکارتی مرکز دائره بمختصات ( a و b ) باشد معادله دائره چنین است :
    R2 = 2( b -y ) + 2( a – x )
    که در اینجا R شعاع دائره است. || از نظر هندسه تصویری ،دائره مقطع مخروطیی است که از پنج نقطه سازنده آن ( بنابر قضیه اشتاینر درمقاطع مخروطی ) سه نقطه آن معین و دو نقطه آن ، نقاط موهومی ( سیکلیک ) خط بی نهایت صفحه است. و اگر در بیضی ( که یکی از مقاطع مخروطی است دو کانون در مرکز آن بر هم منطبق شوند بیضی تبدیل بدایره میشود ). || نام ساز معروف. ( غیاث ). دورویه. دایره. سازی که به انگشتان نوازند. ( آنندراج ). از آلات طرب و آن پوستی مدور بر چنبری چوبین کوتاه دیواره گسترده باشد و گاه بر دیواره این چنبر بفاصله کم حلقه ها کوبند و هم چند جای بر جدار آن سوراخی تعبیه کنند و در هر سوراخ دو سنج کوچک قرار دهند تا چون دایره را بنوازند از آن حلقه ها و یا از آن سنجها آوا برآید و این اخیر را «دائره زنگی » گویند، یعنی دورویه دارای زنگ :
    ای خوشا دائره دامن صحرا که در او
    پرزنان همچو جلاجل بفغان آمده جل.
    شاه طاهر ( از جهانگیری ذیل کلمه جل ).
    || موهای گرد بر جانب سر آدمی یا بر جای گیسو. || هزیمت. ( منتهی الارب ). || گرد نامه. نامه توزیع. و با کشیدن صرف شود. رجوع به دایره شود. || در اصطلاح اداری دستگاهی دون اداره و فوق شعبه چون : دائره احصائیه ، دائره اطفائیه ، دائره آتش نشانی و جز آن. ج ، دوائر. || دائره نون ؛ انحنایی که هنگام تحریر نون ( ن ) رسم شود. || دائره افق ، دائره ای که تنصیف فلک کند میان مرئی و غیرمرئی یعنی میان بالای زمین که بدیده در آید و پائین زمین که بدیده در نیاید. دائره ای است که آسمان فوق زمین را از آسمان زیر زمین جدا سازد. || دائره ارتفاع و انحطاط،هی عظیمة یمر بقطبی الافق و بکوکب ما و تسّمی بالدائرة الشمسیة ایضاً. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). || دائره اول سموات ، هی عظیمة تمر بقطبی الافق و بقطبی نصف النهار سمیت بها لان الکوکب اذا کان علیها لم یکن له سمت و تسمی ایضاً بدائرة المشرق و المغرب لمرورها بنقطتیها. و تفصل بین النصف الشمالی و الجنوب من الفلک و قطباها نقطتا الشمال و الجنوب. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). و نیز رجوع به دائرة عظیمه شود.
    – از دائرة افتادن ؛ از حلقه افتادن و بی مرتبه شدن :
    صوفی هر کس که بوالفضول افتاده ست
    از دائره رد و قبول افتاده ست
    از گردش چرخ است که بد میرقصم
    این دائره سخت بی اصول افتاده ست.
    صوفی شیرازی ( از آنندراج ).


    دائره در ویکی پدیا

    در هندسه، دایره یک منحنی مسطح و بسته و شامل نقاطی از صفحه است که فاصله‌شان از نقطهٔ ثابتی واقع در آن صفحه مقداری ثابت باشد. نقطهٔ ثابت، مرکز دایره و مقدار ثابت، اندازهٔ شعاع دایره نامیده می‌شود. همچنین دایره را می‌توان یک بیضی دانست که کانون‌های آن بر همدیگر منطبقند (برون‌مرکزی آن صفر است)؛ ازین‌رو دایره یکی از مقاطع مخروطی است. مقطع مخروطی منحنی‌ای است که در محل تقاطع یک صفحه با یک مخروط پدیدار می‌شود، و هنگامی که صفحه با مقطع مخروط موازی باشد منحنی حاصل دایره خواهد بود. دایره را همچنین می‌توان به عنوان چندضلعی متساوی‌الاضلاعی تعریف کرد که تعداد اضلاع آن به بی‌نهایت میل می‌کند.

    دایره در ویکی پدیا


    پیشنهاد و نظر شما برای معني دائره

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر عاشقانه علی باقری خورآبادی

    شعر تویی معشوق و رویای من

    شعر چند روزی است سینا عباسی

    شعر قصه رنگ پریده خون سرد نیما یوشیج


    دائره در فرهنگ فارسی معین

    (اِفا.) دورزننده، گردنده، (اِ.) شکلی گرد که فاصله هریک از نقاط محیط آن نسبت به نقطه مرکزی مساوی باشد، جمع دوایر، یکی از سازهای ضربی، شعبه ای از یک اداره، مجازاً، حوزه میدان. [خوانش: (یِ رِ) [ع. دائره]].

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *