شعر طوبی و همایونا کاندر صف دنیا _ ادیب الممالک
طوبی و همایونا کاندر صف دنیا
در گلشن فردوسم و در سایه طوبی
از چاکری شاه کنم فخر به قیصر
وز فر ولیعهد زنم طعنه به کسرای
مولای بزرگان جهان گشتم ازیراک
دارای جهان را شده ام چاکر و مولی
تا خواند امیرالشعرایم شه والا
شعرم بزد از تاب و صفا طعنه به شعری
تشریف خداوند تنم نیک بیاراست
چونان که دل مرد خدا جامه تقوی
گر لفظ بود جامه معنی به حقیقت
در پیکر من جامه لفظ آمده معنی
گر چرخ تنم داشت نزار از ستم خویش
زین دیبه به حمدالله جانم شده فربی
آن دیبه بپوشید مرا شه که ز نقشش
چون نقش به دیباج فرو ماند مانی
از حشمت این دیبه ز نه اطلس گردون
در پی کشد غاشیه ام اخطل و اعشی
ای خسرو فرزانه که شاهان اولی الامر
امر تو شمارند ز هر طاعت والی
تا راست شود بوسه زند تیغ کجت چرخ
گاهی به نثاوب در و گاهی به تمطی
اقبال تو بیدارتر از دیده مجنون
تیر تو جگر دوزتر از مژه لیلی
اضحی که بهر سالی یکی روز بود عید
در عصر تو هر شام و صباح آمده اضحی
خورشید که همسایه عیسی است بگردون
با سایه چتر تو کم از طایر عیسی
ابلیس ستم راست، دمت نفخه جبرئیل
فرعون ظلم راست کفت آیت موسی
حاشا که تفاریق سر کلک همایونت
باشد ز تفاریق عصی انفع و اجدی
ویژه که در این دایره امروز بتحقیق
تو مرکزی و فکرت تو نقطه اولی
نام تو از آن برکه توان حرف ندا را
تقدیم بر آن داد به هنگام منادی
من بنده که از لا و نعم فرق نتانم
شکر نعمت را چه توانم گفت آری
یزدانت دهد دولت جاوید که گیتی
جاوید ز عدل تو بود جنت ماوی
مطالب بیشتر در:
ادیب الممالکشعر مشروطه
وزن شعر: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعر: قصیده
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
در حکمت و پند خاقانیا به جاه مشو غره غمروار – ۵
آدم ها وقتی می آیند – به خواب و خاطره ی آدم برنگردید
ای زلف بتم عقرب مه جولانی – ۳۴۵
در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
طوبی و همایونا کاندر صف دنیا
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «طوبی و همایونا کاندر صف دنیا در گلشن فردوسم و در سایه طوبی از چاکری شاه کنم فخر به قیصر وز فر ولیعهد زنم طعنه به کسرای» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «من بنده که از لا و نعم فرق نتانم شکر نعمت را چه توانم گفت آری یزدانت دهد دولت جاوید که گیتی جاوید ز عدل تو بود جنت ماوی» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
شعر طوبی و همایونا کاندر صف دنیا ادیب الممالک
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر طوبی و همایونا کاندر صف دنیا ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024