معنی طا مغاز به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ طامغاز در گویش ها و لهجه.
معنی طا مغاز
پسر امیر سنقر اشقر
معنی طا مغاز در فرهنگ فارسی
ابن (امیر ) سنقر اشقر ( ف. ۷۳۱ ه.ق . ). وی در بلاد تاتار متولد گردید و بقاهره رفت و در آنجا مدت ۵٠ سال حکمرانی کرد. مردی بخشنده و زیبا روی بود ( در رالکامنه ۲۱۵ : ۲ لغ. ).
معنی طا مغاز در لغت نامه ی دهخدا
طامغاز. ( اِخ ) پسر امیر سنقر اشقر در بلاد تتار متولد شده وبه قاهره رفته و در آنجا مدت پنجاه سال فرمانروائی کرده است. مردی بخشنده و زیباروی بود و برادری داشت موسوم به ابراهیم که اندکی پیش از مرک طامغاز از جانب بوسعید نزد او به رسالت آمد. طامغاز در محرم سال 731 هَ. ق. درگذشته است. ( درر الکامنه ج 2 ص 215 ).
پیشنهاد و نظر شما برای واژه ی طا مغاز
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر دو وینجک سید علی حسینی (ولقان)
شعر چیزی به انتظار نمانده است پوریا پلیکان صوتی و متن
- چندانک خواهی جنگ کن یا گرم کن تهدید را – 20 - ژانویه 15, 2023
- امروز دیدم یار را آن رونق هر کار را – 19 - ژانویه 14, 2023
- ای یوسف خوش نام ما خوش میروی بر بام ما – 18 - ژانویه 13, 2023