صنیع الممالک بود طرفه نقشی

صنیع الممالک بود طرفه نقشی

  • شعر صنیع الممالک بود طرفه نقشی _ ادیب الممالک 

     

    صنیع الممالک بود طرفه نقشی

    که هر بنده را واجب است احترامش

     

    چو دست طبیعت بزندان زهدان

    ز ستر عدم خواست دادن خرامش

     

    ز هر کشوری صانعی خواست ماهر

    پی صنع آن ذات در بطن مامش

     

    یکی ساخت چشمش یکی ساخت گوشش

    یکی هر دو بازو یکی هر دو گامش

     

    یکی کرد از خون لبالب عروقش

    یکی ساخت بر تن مرتب عظامش

     

    مع القصه کردند شکلی که مادر

    ندانست حال رضاع و فطامش

     

    چو زنگی جمالش چو ترکی فعالش

    چو رومی خصالش چو هندی کلامش

     

    یکی اهل داهومه پنداشت او را

    یکی خواندی از مردم یار یامش

     

    سرونش چو گاو و سرینش چو اشتر

    چو زرافه کردن چو اشتر سنامش

     

    ز هر موی او می برآمد مقامی

    که دانای آن خواند والامقامش

     

    سپس در پی نام او در ممالک

    نمودند شوری خواص و عوامش

     

    چو در صنع از جمله را بود شرکت

    صنیع الممالک نهادند نامش

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ادیب الممالک

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)

     

    قالب شعر: قطعه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    حال دلم طوفانیست

    در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم

    آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

    مردم ایران دو فرقه اند که هر یک

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    صنیع الممالک بود طرفه نقشی

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «صنیع الممالک بود طرفه نقشی که هر بنده را واجب است احترامش چو دست طبیعت بزندان زهدان ز ستر عدم خواست دادن خرامش» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «سپس در پی نام او در ممالک نمودند شوری خواص و عوامش چو در صنع از جمله را بود شرکت صنیع الممالک نهادند نامش» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر صنیع الممالک بود طرفه نقشی ادیب الممالک

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر صنیع الممالک بود طرفه نقشی ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *