آن هنگام که مار پدیدآمد – یک خطای مذهبی وحشتناک تد هیوز
آن هنگام که مار پدیدآمد، اندرونه ی خاک برشته بود،
از هسته ی تخم مرغ
خویشتن پیچیده بود برگرد آن
گردن دراز بالاگرفته
در توازن دو نگاه ناشنوا و سنگی
ابوالهولِ آخرین واقعیت
و خم شده بر آن دو سر شعله ی لرزنده ی زبان
هجایی به سان خش خش افلاک
شکلک خداوند بر چهره درهم فرورفت، برگی در کوره ی داغ
و زانوان زن و مرد ذوب شد، هر دو فرو افتادند
ماهیچه ی گردنشان آب شد، ابروهایشان بر زمین ریخت
اشک هایشان پیش چشم شان ریخت و تهی شد.
هر دو زمزمه کردند: اراده ی تو مایه ی آرامش ماست”
کلاغ اما دقیق نگریست.
پس دو سه گامی پیش رفت.
این مخلوق را از پوست پس گردنش گرفت،
چندبار بر زمینش کوفت، پس او را خورد.
مترجم: حسین مکی زاده
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
شعر نیمه شب نقشه جغرافیا را بر دامنم گذاشتم وارسان شایر
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهان
آن هنگام که مار پدیدآمد، اندرونه ی خاک برشته بود
شعری که خواندیم اثر «تد هیوز » بود، هیوز از «شاعران انگلستان» است. شعر بالا با سطر «آن هنگام که مار پدیدآمد، اندرونه ی خاک برشته بود،» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر یک خطای مذهبی وحشتناک تد هیوز
دیدگاهتان را درباره ی شعر یک خطای مذهبی وحشتناک تد هیوز، این شاعر خوبِ انگلستان بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هرچه را دست میسایم – شعر تن تو - ژانویه 29, 2023
- نه، نه دوباره میگوید. نه، نه – شعور - ژانویه 25, 2023
- او در دستهایش چیزهایی دارد که باهم نمیخوانند – شعر چیزی مثل - ژانویه 25, 2023