شعر کژمژ و بی انتها احمد شاملو

کژمژ و بی انتها به طولِ زمان‌های پیش و پس

  • کژمژ و بی‌انتهابه طولِ زمان‌های پیش و پس

     

    کژمژ و بی‌انتها
    به طولِ زمان‌های پیش و پس
    ستونِ استخوان‌ها
    چشم‌خانه‌ها تهی
    دنده‌ها عریان
    دهان
    یکی برنامده فریاد
    فرو ریخته دندان‌ها همه،
    سوتِ خارج‌خوانِ ترانه‌ی روزگارانِ از یادرفته
    در وزشِ بادِ کهن
    فرونستاده هنوز
    از کیِ باستان.

    بادِ اعصارِ کهن در جمجمه‌های روفته
    بر ستونِ بی‌انتهای آهکین
    فروشده در ماسه‌های انتظاری بدوی.

    دفترهای سپیدِ بی‌گناهی
    به تشتی چوبین
    بر سر
    معطل مانده بر دروازه‌ی عبور:
    نخِ پَرکی چرکین
    بر سوراخِ جوالدوزی.

    اما خیالت را هنوز
    فراگردِ بسترم حضوری به کمال بود
    از آن پیش‌تر که خوابم به ژرفاهای ژرف اندرکشد.

    گفتم اینک ترجمانِ حیات
    تا قیلوله را بی‌بایست نپنداری.

    آنگاه دانستم
    که مرگ
    پایان نیست.

    ۱۳۷۸

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر تنهای منظره سهراب سپهری

    شعری ار فاطمه اختصاری

    شعری از محمدسعید میرزایی

    شعر تو به دنیا نخواهی آمد پوریا پلیکان

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


     

    مطالب بیشتر در:

    اشعار احمد شاملو

     

    نامه های احمد شاملو به آیدا

     

    مجموعه شعر حدیث بی قراری ماهان

     

    احمد شاملو در اینستاگرام

     

    تلگرام احمد شاملو

     

    کژمژ و بی‌انتها به طولِ زمان‌های پیش و پس

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «کژمژ و بی‌انتها به طولِ زمان‌های پیش و پس ستونِ استخوان‌ها چشم‌خانه‌ها تهی دنده‌ها عریان دهان یکی برنامده فریاد فرو ریخته دندان‌ها همه، سوتِ خارج‌خوانِ ترانه‌ی روزگارانِ از یادرفته در وزشِ بادِ کهن فرونستاده هنوز از کیِ باستان.» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمد شاملو که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمد شاملو بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «اما خیالت را هنوز فراگردِ بسترم حضوری به کمال بود از آن پیش‌تر که خوابم به ژرفاهای ژرف اندرکشد. گفتم اینک ترجمانِ حیات تا قیلوله را بی‌بایست نپنداری. آنگاه دانستم که مرگ پایان نیست.» از چه سطرهایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر کژمژ و بی‌انتها

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر کژمژ و بی‌انتها احمد شاملو بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *