آنگاه خداوند از آدمی بیزار – کلاغ سیاه تر از همیشه تد هیوز
آنگاه خداوند از آدمی بیزار شد
روی به آسمان نهاد
و آدمی از خداوند بیزار شد
به سوی حوا رفت
گویی اشیا فرو می پاشیدند
اما کلاغ کلاغ
کلاغ آنها را به یکدیگر چفت کرد
میخکوب کردن آسمان و زمین به یکدیگر – –
پس آدمی فریاد زد، اما با صدای خداوند
و خداوند به خونریزی دچار شد، اما با خون آدمی
پس در مفصل آسمان و زمین بانگ غیژغیژ برخاست
که قانقاریایی شد و بوی گند گرفت – –
هراسی ورای رستگاری
عذاب کاسته نشد
نه آدمی توانست آدمی باشد نه خدا
عذاب
افزوده شد
کلاغ
نیشخندی زد
فریادزنان:” این است آفرینش من”.
پرچم سیاه خویشتن را به اهتزاز درآورد.
مترجم: حسین مکی زاده
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
دانلود آهنگ جدید شروین حاجی پور بعد ما
شعر هر آن لب که تا کنونش بوسیده ای وارسان شایر
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهان
آنگاه خداوند از آدمی بیزار شد روی به آسمان نهاد
شعری که خواندیم اثر «تد هیوز » بود، هیوز از «شاعران انگلستان» است. شعر بالا با سطر «آنگاه خداوند از آدمی بیزار شد روی به آسمان نهاد» شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر کلاغ سیاه تر از همیشه تد هیوز
دیدگاهتان را درباره ی شعر کلاغ سیاه تر از همیشه تد هیوز، این شاعر خوبِ انگلستان بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هرچه را دست میسایم – شعر تن تو - ژانویه 29, 2023
- نه، نه دوباره میگوید. نه، نه – شعور - ژانویه 25, 2023
- او در دستهایش چیزهایی دارد که باهم نمیخوانند – شعر چیزی مثل - ژانویه 25, 2023