شعر پژواک هوشنگ ابتهاج

دل شکسته ی ما همچو آینه پاک است – پژواک

  • دل شکسته ی ما همچو آینه پاک است – شعر پژواک هوشنگ ابتهاج

     

    دل شکسته ی ما همچو آینه پاک است
    بهای درنشود گم اگرچه در خاک است

    ز چاک پیرهن یوسف آشکارا شد
    که دست و دیده ی پاکیزه دامنان پاک است

    نگر که نقش سپید و سیه رهت نزند
    که این دو اسبه ی ایام سخت چالاک است

    قصور عقل کجا و قیاس قامت عشق
    تو هرقبا که بدوزی به قدر ادراک است

    سحر به باغ درآ کز زبان بلبل مست
    بگویمت که گریبان گل چرا چاک است

    رواست گر بگشاید هزار چشمه ی اشک
    چنین که داس تو بر شاخه های این تاک است

    ز دوست آنچه کشیدم سزای دشمن بود
    فغان ز دوست که در دشمنی چه بی باک است

    صفای چشمه ی روشن نگاه دار ای دل
    اگر چه از همه سو تند باد خاشاک است

    صدای توست که بر می زند ز سینه ی من
    کجایی ای که جهان از تو پر ز پژواک است

    غروب و گوشه ی زندان و بانگ مرغ غریب
    بنال سایه که هنگام شعر غمناک است

    دل حزینم ازین ناله ی نهفته گرفت
    بیا که وقت صفیری ز پرده ی راک است

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    نمونه ای از تاثیر ادبیات آلمان بر ادبیات معاصر ایران

    شعر پانزده سال گذشت نیما یوشیج

    شعر رهگذر فروغ فرخزاد

    شعری از محمد سعید میرزایی

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    مطالب بیشتر در:

    بیوگرافی هوشنگ ابتهاج

     

    اشعارهوشنگ ابتهاج

     

    مجموعه شعر سیاه مشق

     

    صفحه اینستاگرام هوشنگ ابتهاج

     

    کانال تلگرام هوشنگ ابتهاج

     

     

    دل شکسته ی ما همچو آینه پاک است

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «دل شکسته ی ما همچو آینه پاک است بهای درنشود گم اگرچه در خاک است ز چاک پیرهن یوسف آشکارا شد که دست و دیده ی پاکیزه دامنان پاک است نگر که نقش سپید و سیه رهت نزند که این دو اسبه ی ایام سخت چالاک است» آیا با این بیت ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین هوشنگ ابتهاج که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این بیت ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای هوشنگ ابتهاج بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای بیت های پایانی یعنی : «غروب و گوشه ی زندان و بانگ مرغ غریب بنال سایه که هنگام شعر غمناک است دل حزینم ازین ناله ی نهفته گرفت بیا که وقت صفیری ز پرده ی راک است» از چه بیت هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر پژواک هوشنگ ابتهاج

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر پژواک هوشنگ ابتهاج بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *