شعر پدرش گفته که با من ننشیند پسرش مطایبه ایرج میرزا

پدرش گفته که با من ننشیند پسرش – مطایبه

  • شعر پدرش گفته که با من ننشیند پسرش – مطایبه – ایرج میرزا 

     

    پدرش گفته که با من ننشیند پسرش

    مُردَم از غصّه خدا مرگ دهد بر پدرش

     

    گر بمیرد پدرش جایِ غم و ماتم نیست

    زنده ام من ، بنوازم ز پدر خوب ترش

     

    لَله را نیز اگر دست به سر می کردم

    خوب می شد که کشم دست اُبُوَّت به سرش

     

    بعدِ مرگِ درش کارِ لَله آسانست

    به دهن کوبم اگر حرف زند مشتِ زرش

     

    لَله ها قاطِبةً راهبرِ اطفالند

    گر دهم سیم کجا خود نشود راهبرش ؟

     

    مادرش بی خبر از عالَمِ ما خواهد بود

    گر نسازد لَله از عالَمِ ما با خبرش

     

    باید از فتنۀ دورِ قمرش داشت نگاه

    تا نگهدار شود فتنۀ دورِ قمرش

     

    گر خداوند اجابت کند این دعوتِ من

    بزند دستِ قضا دستِ قضا بر کمرش

     

    دور و نزدیک خبردار شوم از حالش

    حاضر آیم به بَرَش چون شنوم مُحتَضَرش

     

    چهره غمناک کنم ، جامۀ جان چاک کنم

    گریه آغاز کنم چون رفقای دگرش

     

    داستان ها کنم از دوستیِ آن مرحوم

    قصّه ها سر کنم از خوبیِ خلق و سِیَرَش

     

    تا نگویند تو را با پسرِ غیر چه کار

    مادرش را به زنی گیرم و گردم پدرش

     

    باش تا در اثرِ تربیتِ من بینی

    چند سالِ دگرش صاحبِ چندین هنرش

     

    حسن خوبست اگر کامِ دل از وی گیری

    ثمرش چیست درختی که نچینی ثمرش ؟

     

    ساده را باید یک موی نباشد به سرین

    ظرفِ مودار اگر مفت دهندش ، مَخَرش

     

    همچنان گر دو شبانروز نیابی خورشی

    هر غذایی که در او موی ببینی مَخُورش

     

    مطالب بیشتر در:

    ایرج میرزا

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب شعر: قصیده

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    شعر پوزخند تد هیوز

    شعر ای طایران قدس را عشقت فزوده بال‌ها مولانا – غزل 2

    دانلود آهنگ میبوسمت شروین حاجی پور

    بازسرایی در شعر احمد شاملو 

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    پدرش گفته که با من ننشیند پسرش

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «پدرش گفته که با من ننشیند پسرش مُردَم از غصّه خدا مرگ دهد بر پدرش گر بمیرد پدرش جایِ غم و ماتم نیست زنده ام من ، بنوازم ز پدر خوب ترش» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ایرج میرزا که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ایرج میرزا بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «ساده را باید یک موی نباشد به سرین ظرفِ مودار اگر مفت دهندش ، مَخَرش همچنان گر دو شبانروز نیابی خورشی هر غذایی که در او موی ببینی مَخُورش» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر مطایبه ایرج میرزا

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر مطایبه ایرج میرزا بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *