نه ساعتی بر دیوار است و نه زمانی – شعر پایان – لنگستون هیوز
نه ساعتی بر دیوار است و
نه زمانی.
سایهیی نمیجنبد از سپیدهدمان تا شامگاه
بر کف سلول.
نه نوری هست
نه حتا ظلماتی.ــ
بیرون ِ در
دیگر
دری نیست.
مترجم: احمد شاملو
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
شعر انسان های توخالی تی اس الیوت
شعر بگذار این وطن دوباره وطن شود لنگستن هیوز
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهان
نه ساعتی بر دیوار است و نه زمانی سایهیی نمیجنبد
شعری که خواندیم اثر «لنگستون هیوز» بود، هیوز از «شاعران آمریکا» است. شعر بالا با سطر «نه ساعتی بر دیوار است و نه زمانی سایهیی نمیجنبد » شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر پایان لنگستون هیوز
دیدگاهتان را درباره ی شعر پایان ، این شاعر خوبِ آمريكا بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هرچه را دست میسایم – شعر تن تو - ژانویه 29, 2023
- نه، نه دوباره میگوید. نه، نه – شعور - ژانویه 25, 2023
- او در دستهایش چیزهایی دارد که باهم نمیخوانند – شعر چیزی مثل - ژانویه 25, 2023