هر-گه-که-بر-من-آن-بت-عیار-بگذرد

هر گه که بر من آن بت عیار بگذرد – 177

  • دانلود دکلمه صوتی شعر هر گه که بر من آن بت عیار بگذرد سعدی – غزل 177 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. صد کاروان عالم اسرار بگذرد. مست شراب و خواب و جوانی و شاهدی.

     

    شعر هر گه که بر من آن بت عیار بگذرد – غزل 177 – سعدی

     

    هر گه که بر من آن بت عیار بگذرد

    صد کاروان عالم اسرار بگذرد

     

    مست شراب و خواب و جوانی و شاهدی

    هر لحظه پیش مردم هشیار بگذرد

     

    هر گه که بگذرد بکشد دوستان خویش

    وین دوست منتظر که دگربار بگذرد

     

    گفتم به گوشه‌ای بنشینم چو عاقلان

    دیوانه‌ام کند چو پری وار بگذرد

     

    گفتم دری ز خلق ببندم به روی خویش

    دردیست در دلم که ز دیوار بگذرد

     

    بازار حسن جمله خوبان شکسته‌ای

    ره نیست کز تو هیچ خریدار بگذرد

     

    غایب مشو که عمر گران مایه ضایعست

    الا دمی که در نظر یار بگذرد

     

    آسایشست رنج کشیدن به بوی آنک

    روزی طبیب بر سر بیمار بگذرد

     

    ترسم که مست و عاشق و بی‌دل شود چو ما

    گر محتسب به خانه خمار بگذرد

     

    سعدی به خویشتن نتوان رفت سوی دوست

    کان جا طریق نیست که اغیار بگذرد

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    سعدی قالب: غزل وزن شعر: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)

     

    هر گه که بر من آن بت عیار بگذرد صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر هر گه که بر من آن بت عیار بگذرد سعدی است. این قطعه‌ها توسط حمیدرضا محمدی، سعیده تهرانی‌نسب و حمیدرضا محمدی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    نامه های احمد شاملو به آیدا

    گلچین اشعار عاشقانه ی فروغ فرخزاد

    شعر ما را همه شب نمی‌برد خواب سعدی – غزل 26

    شعر چون عهده نمیشود کسی فردا را خیام – رباعی 2

     

    دیدگاه کاربران درباره‌ی غزل هر گه که بر من آن بت عیار بگذرد سعدی

    مژده غلامعلی نژاد میگوید:

    با سلام
    سعدی به خویشتن نتوان رفت سوی دوست
    کان جا طریق نیست که اغیار بگذرد
    به قول خواجه حافظ شیرازی : تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی ، گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
    بی شک برای نزدیکی به هر موضوع ، شی ء و یا هدفی اعم از مادی یا معنوی ، شناسایی و یا همان معرفت و هماهنگی لازم است. برای وصل به درگاه باریتعالی نیز همین گونه است. تا قرابت و هماهنگی نباشد چگونه میتوان میوه وصل چید و بهره مند گشت؟و البته باید کشش از سوی دوست باشد تا عاشق پای و توان رفتن بیابد چرا که بی مدد دوست هیچکس توان ان را نخواهد یافت. باید نیاز کرد تا انتخاب شد. چو درد در تو نباشد که را دوا بکند؟

     

    ناشناس میگوید:

    گفتم به گوشه‌ای بنشینم چو عاقلان
    دیوانه‌ام کند چو پریوار بگذرد
    در غزل سعدی عاقل کسی است که با عقلش سبک و سنگین میکند و وقتی میبیند که آغاز راه عاشقی پایانی است بر آسودگی پس از همان آغاز گرد این کار نمیگردد.از همین رو میباشد که عاشق را دیوانه میداند چون با اینکه میداند باز هم دست بردار نیست.

     

     

    شعر هر گه که بر من آن بت عیار بگذرد اثر کیست؟

    این شعر اثر سعدی شیرازی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مهدیه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»