آن-کیست-کاندر-رفتنش-صبر-از-دل-ما-می‌برد

آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد – 176

  • دانلود دکلمه صوتی شعر آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد سعدی – غزل 176 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. ترک از خراسان آمدست از پارس یغما می‌برد. شیراز مشکین می‌کند چون ناف آهوی ختن.

     

    شعر آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد – غزل 176 – سعدی

     

    آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد

    ترک از خراسان آمدست از پارس یغما می‌برد

     

    شیراز مشکین می‌کند چون ناف آهوی ختن

    گر باد نوروز از سرش بویی به صحرا می‌برد

     

    من پاس دارم تا به روز امشب به جای پاسبان

    کان چشم خواب آلوده خواب از دیده ما می‌برد

     

    برتاس در بر می‌کنم یک لحظه بی اندام او

    چون خارپشتم گوییا سوزن در اعضا می‌برد

     

    بسیار می‌گفتم که دل با کس نپیوندم ولی

    دیدار خوبان اختیار از دست دانا می‌برد

     

    دل برد و تن درداده‌ام ور می‌کشد استاده‌ام

    کآخر نداند بیش از این یا می‌کشد یا می‌برد

     

    چون حلقه در گوشم کند هر روز لطفش وعده‌ای

    دیگر چو شب نزدیک شد چون زلف در پا می‌برد

     

    حاجت به ترکی نیستش تا در کمند آرد دلی

    من خود به رغبت در کمند افتاده‌ام تا می‌برد

     

    هر کو نصیحت می‌کند در روزگار حسن او

    دیوانگان عشق را دیگر به سودا می‌برد

     

    وصفش نداند کرد کس دریای شیرینست و بس

    سعدی که شوخی می‌کند گوهر به دریا می‌برد

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    سعدی قالب: غزل وزن شعر: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)

     

    آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد سعدی است. این قطعه‌ها توسط حمیدرضا محمدی، سعیده تهرانی‌نسب و حمیدرضا محمدی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    نامه های احمد شاملو به آیدا

    گلچین اشعار عاشقانه ی فروغ فرخزاد

    شعر ما را همه شب نمی‌برد خواب سعدی – غزل 26

    شعر چون عهده نمیشود کسی فردا را خیام – رباعی 2

     

    دیدگاه کاربران درباره‌ی غزل آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد سعدی

    الیما میگوید:

    “آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد
    ترک از خراسان آمدست از پارس یغما می‌برد
    شیراز مشکین می‌کند چون ناف آهوی ختن
    گر باد نوروز از سرش بویی به صحرا می‌برد”
    برخلاف بسیاری از شعرا که یا متعصبانه از شهر و دیارشان تعریف میکنن و یا به کلی از دیار و سرزمینشان بریده اند سعدی بزرگوار زیبا و بی اغراق درباره شیراز و حال و هوای نوروزیش سخن می گوید.

     

    شاهین میگوید:

    در اینجا منظور از «دلبر خراسانی» همان رودکی بزرگ است.

     

     

    شعر آن کیست کاندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد اثر کیست؟

    این شعر اثر سعدی شیرازی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مهدیه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *