هر چه در کار خود است – شعر نطفه بند دوران نیما یوشیج
هر چه در کار خود است
یاسمن ساقش عریان می پیچد
به تن کهنه جدار
و جداری که شکافیده ز هم
می نماید دیوار
و اهرمن رویی
تیرگی بر سر هر تیرگی ای
به هم آوزده یه هم می بندد.
یاس می گوید راهی نیست
بیم می گوید برخیز، اما
نطفه بند دوران
در نهانجاش نهان
به همه می خندد.
*
گرم در کار خود است
همچنان که کاهرمنی
و جدار کهنه
و به ساقش عریان یاسمنی
*
همه در هم می ریزد
می نهد آن که به زیر است به رو
و آنکه به وی می آری سوی زیر
و به هم ریخته ای را به نهانجای که هست
او به هم می آمیزد.
*
یاس می گوید: راهی نیست
بیم می گوید: برخیز
تا رگ و پوست ز نور …*
نه بهم پیوندد
لیک در خنده چو صبح
دل چو دریاش به جوش
پای تا سر همه هوش
به همه می خندد
نطفه بند دوران
در نهانجانش نهان.
28اردیبهشت 1329
قالب شعر: نیمایی
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
آب
[ په. ] (اِ.) مایعی است شفاف، بی طعم و بی بو، مرکب از دو عنصر اکسیژن و ئیدروژن ؛ o 2 H، در باور قدما یکی از چهار عنصر «آب، آتش، باد، خاک» محسوب میشده. معانی کنایی آب:
۱- آبرو.
۲- جلا، درخشندگی.
۳- رونق.
۴- اشک.
۵- عرق.
۶- نازکی.
۷- شادابی.
۸- زیبایی و شکوه.
۹- مَنی، نطفه.
۱۰ - ارج، قیمت.
۱۱ - پیشاب، ادرار.
۱۲ - عصاره، شیره.
۱۳ - رود، نهر.
۱۴ - بزاق، آب دهان. ؛ ~در هاون کوبیدن کار بیهوده کردن. ؛ ~از ~ تکان نخوردن ک نایه از: آرام بودن اوضاع و احوال. ؛ ~ از دست نچکیدن کنایه از: نهایت خست و پول دوستی. ؛ ~ از سر گذشتن بی فایده شدن چاره و تدبیر. ؛ ~ از دریا بخشیدن از دیگران مایع گذاشتن، از حساب دیگران بخشیدن. ؛ ~بر در کسی ریختن خدمت آن کس را کردن. ؛ ~ پاکی روی دست کسی ریختن اتمام حجت کردن، حرف آخر را زدن. ؛ ~زیر پوست کسی رفتن کنایه از: چاق شدن. ؛ از ~ گل آلود ماهی گرفتن از وضع آشفته سوء استفاده کردن. ؛~ از چیزی خوردن از آن چیز بهره مند شدن.
مطالب بیشتر در:
هر چه در کار خود است
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «هر چه در کار خود است / یاسمن ساقش عریان می پیچد / به تن کهنه جدار» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین نیما یوشیج که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای نیما یوشیج بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «به همه می خندد / نطفه بند دوران / در نهانجانش نهان» از چه سطرهایی استفاده میکردید؟
دیدگاه شما برای شعر نطفه بند دوران نیما یوشیج
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر نطفه بند دوران نیما یوشیج بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
برای ورود به اینستاگرام نیما یوشیج اینجا کلیک کنید
پیشنهاد ویژه برای نیما یوشیج:
- اوزان و بحرهای شعر فارسی - سپتامبر 24, 2023
- اشعار، ترجمهها و نقدهای احمد شاملو - سپتامبر 13, 2023
- اشعار احمد شاملو + بیوگرافی - سپتامبر 10, 2023