شعر نشسته بودم و دیدم ز در بشیر آمد ایرج میرزا _ غزل 6

نشسته بودم و دیدم ز در بشیر آمد

  • شعر نشسته بودم و دیدم ز در بشیر آمد ایرج میرزا _ غزل 6 

     

    نشسته بودم و دیدم ز در بشیر آمد

    که خیز و جان و دل آماده کن امیر آمد

     

    امیرِ مملکتِ حُسن با چنان حشمت

    چه خواب دید که سر وقتِ این فقیر آمد

     

    چو دید از غمِ هجرانش سخت دلگیرم

    به دلنوازیِ این پیرِ گوشه گیر آمد

     

    نمانده بود مرا طاقتِ جدایی او

    به موقع آمد و نیک آمد و هُژیر آمد

     

    نکرده جنگ اسیرم نموده بود به خویش

    کنون به سرکشیِ موقفِ اسیر آمد

     

    شکایتِ شبِ هجران به او نباید کرد

    که خود ز دردِ دلِ عاشقان خبیر آمد

     

    چه زور بود که بر پیکرِ علیل رسید

    چه نور بود که در دیدۀ ضریر آمد

     

    کنون که آمده تا نصف شب نگاهش دار

    ز دست زود مده دامنش که دیر آمد

     

    مطالب بیشتر در:

    ایرج میرزا

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب: غزل

     

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    شعر پوزخند تد هیوز

    شعر ای طایران قدس را عشقت فزوده بال‌ها مولانا – غزل 2

    دانلود آهنگ میبوسمت شروین حاجی پور

    بازسرایی در شعر احمد شاملو 

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    نشسته بودم و دیدم ز در بشیر آمد

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «نشسته بودم و دیدم ز در بشیر آمد که خیز و جان و دل آماده کن امیر آمد امیرِ مملکتِ حُسن با چنان حشمت چه خواب دید که سر وقتِ این فقیر آمد» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ایرج میرزا که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ایرج میرزا بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «چه زور بود که بر پیکرِ علیل رسید چه نور بود که در دیدۀ ضریر آمد کنون که آمده تا نصف شب نگاهش دار ز دست زود مده دامنش که دیر آمد» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر نشسته بودم و دیدم ز در بشیر آمد ایرج میرزا

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر نشسته بودم و دیدم ز در بشیر آمد ایرج میرزا بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *