شعر طرب افسرده کند دل چو ز حدّ در گذرد ایرج میرزا _ غزل 5

طرب افسرده کند دل چو ز حدّ در گذرد

  • شعر طرب افسرده کند دل چو ز حدّ در گذرد ایرج میرزا _ غزل 5 

     

    طرب افسرده کند دل چو ز حدّ در گذرد

    آبِ حیوان بکُشَد نیز چو از سر گذرد

     

    من ازین زندگی یک نهج آزرده شدم

    قند اگر هست نخواهم که مکّرر گذرد

     

    گر همه دیدنِ یک سلسله مکروهاتست

    کاش این عمر گرانمایه سبکتر گذرد

     

    تو از این خلعتِ هستی چه تفاخر داری

    این لباسی است که بر پیکرِ هر خر گذرد

     

    آه از آن روز که بی کسبِ هنر شام شود

    وای از آن شام که بی مطرب و ساغر گذرد

     

    لحظهٔی بیش نبود آنچه ز عمرِ تو گذشت

    وانچه باقیست به یک لحظۀ دیگر گذرد

     

    آنهمه شوکت و ناموسِ شهان آخِرِ کار

    چند سطریست که بر صفحۀ دفتر گذرد

     

    عاقبت در دو سه خط جمع شود از بد و نیک

    آنچه یک عمر به دارا و سکندر گذرد

     

    ای وطن ، زینهمه ابنایِ تو کس یافت نشد

    که به راهِ تو نگویم ز سر ، از زر گذرد

     

    نه شریف العلما بگذرد از سیمِ سفید

    نه رئیس الوزرا از زرِ احمر گذرد

     

    گر به محشر هم از این جنس دوپا در کارند

    وای از آن طرز مظالم که به محشر گذرد

     

    ور یکی زان همه عمّال بُوَد ایرانی

    گله ها بینِ خداوند و پیمبر گذرد

     

    این همه نقش که بر صحنۀ گیتی پیداست

    سینماییست که از دیدۀ اختر گذرد

     

    عَن قریب است که از عشقِ تو چون پیراهن

    سینه را چاک کند ایرج و از سر گذرد

     

    مطالب بیشتر در:

    ایرج میرزا

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب: غزل

     

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    شعر پوزخند تد هیوز

    شعر ای طایران قدس را عشقت فزوده بال‌ها مولانا – غزل 2

    دانلود آهنگ میبوسمت شروین حاجی پور

    بازسرایی در شعر احمد شاملو 

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    طرب افسرده کند دل چو ز حدّ در گذرد

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «طرب افسرده کند دل چو ز حدّ در گذرد آبِ حیوان بکُشَد نیز چو از سر گذرد من ازین زندگی یک نهج آزرده شدم قند اگر هست نخواهم که مکّرر گذرد» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ایرج میرزا که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ایرج میرزا بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «این همه نقش که بر صحنۀ گیتی پیداست سینماییست که از دیدۀ اختر گذرد عَن قریب است که از عشقِ تو چون پیراهن سینه را چاک کند ایرج و از سر گذرد» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر طرب افسرده کند دل چو ز حدّ در گذرد ایرج میرزا

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر طرب افسرده کند دل چو ز حدّ در گذرد ایرج میرزا بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»