ای میان سخن های سبز نجومی – شعر متن قدیم شب سهراب سپهری
ای میان سخن های سبز نجومی
برگ انجیر ظلمت
عفت سبز را می رساند
سینه آب در حسرت عکس یک باغ
می سوزد
سیب روزانه
در دهان طعم یک وهم دارد
ای هراس قدیم!
در خطاب تو انگشت های من از هوش رفتند
امشب
دست هایم از شاخه اساطیری
میوه می چینند
امشب
هر درختی به اندازه ترس من برگ دارد
جرات حرف در هرم دیدار حل شد
ای سر آغاز های ملون!
چشم های مرا در وزش های جادو حمایت کنید
من هنوز
موهبت های مجهول شب را
خواب می بینم
من هنوز
تشنه آب های مشبک
هستم
دگمه های لباسم
رنگ اوراد اعصار جادوست
در علف زار پیش از شیوع تکلم
آخرین جشن جسمانی ما بپا بود
من در این جشن موسیقی اختران را
از درون سفالینه ها می شنیدم
و نگاهم پر از کوچ جادوگران بود
ای قدیمی ترین عکس نرگس در آیینه حزن!
جذبه تو مرا همچنان برد
تا هوای تکامل
شاید
در تب حرف . آب بصیرت بنوشیم
زیر ارث پراکنده شب
شرم پاک روایت روان است :
در زمان های پیش از طلوع هجاها
محشری از همه زندگان بود
از میان تمام حریفان
فک من از غرور تکلم ترک خورد
بعد
من که تا زانو
در خلوص سکوت نباتی فرو رفته بودم
دست و رو در تماشای اشکال شستم
بعد . در فصل دیگر .
کفش های من از لفظ شبنم
تر شد
بعد . وقتی که بالای سنگی نشستم
هجرت سنگ را از جوار کف پای خود می شنیدم
بعد دیدم که از موسم دست هایم
ذات هر شاخه پرهیز می کرد
ای شب ارتجالی!
دستمال من از خوشه خام تدبیر پر بود
پشت دیوار یک خواب سنگین
یک پرنده از انس ظلمت می آمد
دستمال مرا برد
اولین ریگ الهام در زیر پایم صدا کرد
خون من میزبان رقیق فضا شد
نبض من در میان عناصر شنا کرد
ای شب
نه . چه می گویم .
آب شد جسم سرد مخاطب در اشراق گرم دریچه
سمت انگشت من با صفا شد
پیشنهاد ویژه برای سهراب سپهری:
شعر اهل کاشانم – صدای پای آب سهراب سپهری
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
سهراب سپهریاشعار سهراب سپهری
مجموعه شعر ما هیچ ما نگاه
سهراب سپهری در اینستاگرام
ای میان سخن های نجومی
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «ای میان سخن های سبز نجومی/ برگ انجیر ظلمت/ عفت سبز را می رساند» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین سهراب سپهری که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای سهراب سپهری بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «آب شد جسم سرد مخاطب در اشراق گرم دریچه/ سمت انگشت من با صفا شد» از چه سطرهایی استفاده میکردید؟
دیدگاه شما برای شعر متن قدیم شب سهراب سپهری
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر متن قدیم شب سهراب سپهری بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- اوزان و بحرهای شعر فارسی - سپتامبر 24, 2023
- اشعار، ترجمهها و نقدهای احمد شاملو - سپتامبر 13, 2023
- اشعار احمد شاملو + بیوگرافی - سپتامبر 10, 2023