دانلود دکلمه صوتی شعر ما را همه شب نمیبرد خواب سعدی – غزل 26 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. ای خفته روزگار دریاب در بادیه تشنگان بمردند.
شعر ما را همه شب نمیبرد خواب – غزل 26 – سعدی
ما را همه شب نمیبرد خواب
ای خفته روزگار دریاب
در بادیه تشنگان بمردند
وز حله به کوفه میرود آب
ای سخت کمان سست پیمان
این بود وفای عهد اصحاب
خار است به زیر پهلوانم
بی روی تو خوابگاه سنجاب
ای دیده عاشقان به رویت
چون روی مجاوران به محراب
من تن به قضای عشق دادم
پیرانه سر آمدم به کُتّاب
زهر از کف دست نازنینان
در حلق چنان رود که جُلّاب
دیوانه کوی خوبرویان
دردش نکند جفای بواب
سعدی نتوان به هیچ کشتن
اِلّا به فراق روی احباب
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
سعدی قالب: غزل وزن شعر: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
ما را همه شب نمیبرد خواب صوتی
پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر ما را همه شب نمیبرد خواب سعدی است. این قطعهها توسط حمیدرضا محمدی، محسن لیلهکوهی، سید احمد حسینی، سعیده تهرانینسب و سهیل قاسمی خوانده شدهاند.
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
گلچین اشعار عاشقانه ی فروغ فرخزاد
سمبولیسم اجتماعی در شعر معاصر فارسی
دانلود آهنگ بعد ما شروین حاجی پور
معنی ما را همه شب نمیبرد خواب
ما را همه شب نمیبرد خواب ای خفته روزگار دریاب
ای کسی که در تمام روزگار بی توجه به احوال عشاق به آرامی خفته ای، بیندیش و غفلت را جبران کن.
[همه شب= سراسر شب و تمام شب، هرشب / خفتۀ روزگار= غافل و بی خبر زمان].
معنی معنی در بادیه تشنگان بمردند
در بادیه تشنگان بمردند وز حله به کوفه میرود آب
ای کسی که در تمام روزگار بی توجه به احوال عشاق به آرامی خفته ای، بیندیش و غفلت را جبران کن.
[همه شب= سراسر شب و تمام شب ، هرشب / خفتۀ روزگار= غافل و بی خبر زمانه].
معنی ای سخت کمان سست پیمان
ای سخت کمان سست پیمان این بود وفای عهد اصحاب
ای کمان کشِ نیرومند و پیمان شکن، آیا وفاداریت با دوستان چنین بود؟ یعنی به عهدت وفا نکردی.
[وفا= مقابل جفا به معنی وعده به جا آوردن و به سر بردن دوستی و عهد و پیمان، ثبات در قول و سخن و دوستی / عهد= پیمان / اصحاب= جمع صاحب به معنی یاران و دوستان / سخت کمان= کنایه از پهلوان و تیرانداز].
معنی خار است به زیر پهلوانم
خار است به زیر پهلوانم بی روی تو خوابگاه سنجاب
بی روی تو بستری که همچون پوستِ سنجاب نرم است. در زیرِ دو پهلُویم مثلِ خاری است که به بدنم می خلد و آزارم می دهد.
[پهلُوان= جمع پهلُو ، دو طرف پهلو / خوابگاه سنجاب= بستری که از پوستِ سنجاب درست شده باشد، بستر نرم و راحت / خار به زیر پهلو بودن= کنایه از در رنج و عذاب و آزار بودن].
معنی ای دیده عاشقان به رویت
ای دیده عاشقان به رویت چون روی مجاوران به محراب
ای کسی که چشم عاشقان به گونه ای به چهره ات دوخته شده که گویی گوشه نشینان معتکف به محراب روی آورده اند .
[ مجاوران= جمع مجاور، کسانی که در اماکن مقدس مانند معبد، مکه و مدینه معتکف و به عبادت مشغولند / محراب= جایی در مسجد که امام در آنجا نماز می گزارد، قبله].
معنی من تن به قضای عشق دادم
من تن به قضای عشق دادم پیرانه سر آمدم به کُتّاب
من در سرِ پیری، عشق را چونان سرنوشتی پذیرفته و بسانِ نوآموزی به مکتب آن گام نهادم.
[قضای عشق= حکم و درخواست عشق / پیرانه سر= سرِ پیری / کُتّاب= مکتب، جای تعلیم / تن دادن= کنایه از راضی شدن، پذیرفتن].
معنی زهر از کف دست نازنینان
زهر از کف دست نازنینان در حلق چنان رود که جُلّاب
از دستِ نازنینان، زهر را چنان به حلق می ریزم که گویی شربتِ آمیخته به گلاب می نوشم.
[ نازنینان= نازداران، معشوقان زیبا و دوست داشتنی / جلّاب= گلاب، شربتی که از قند و گلاب سازند و ایرانیان آن را به معنی مطلق شربت بکار برند].
معنی دیوانه کوی خوبرویان
دیوانه کوی خوبرویان دردش نکند جفای بواب
آنکه در اثر عشق خوب رویان کارش به جنون کشیده، ستمِ دربان او را آزار نمی دهد.
[دیوانه= شیفته و بی قرار / خوب رویان= زیبا رویان / بوّاب= دربان، نگهبان].
معنی سعدی نتوان به هیچ کشتن
سعدی نتوان به هیچ کشتن اِلّا به فراق روی احباب
سعدی با هیچ چیز از پای درنمی آید مگر با دردِ دوری روی دوستان .
[هیچ= هرگز (لغت نامه) / اِلّا= حرف استثنا به معنی به جز، مگر / احباب= جمع حبیب به معنی یاران].
دیدگاه کاربران دربارهی غزل ما را همه شب نمیبرد خواب سعدی
شایق میگوید:
با سلام ( ای خفته روزگار دریاب ) سعدی میخواهد خفتگان را بیدار نماید نا شاید این چند روز باقی را دریابند و قدم در راه نهند و با صراط مستقیم به دلدار برسند ( ای که پنجاه رفت و در خوابی مگر این چند روزه دریابی عمر برف است و افتاب تموز اندکی ماند و خواجه غره هنوز ).
سینا احمدی میگوید:
من این حاشیه رو مینویسم درحالیکه ساعت نزدیک به 2 بامداده ومن را هم مانند سعدی نمیبرد خواب…واقعا این گونه اشعار انسان را از این کالبد خاکی برمیدارد و به عالمی میبرد که وصف آن زبان آدمی را آتش میزند و انسان سینه سوخته ای میباید تا این حال را با ذل شرحه شرحه او شرح داد… سعدی از عشق محبوبی خوابش نمی برد که گوشه ای از جمال و عظمت بی نهایتش را دریافته و این گونه بی خواب و خور شده…خدایت رحمت کناد.
معنی ما را همه شب نمیبرد خواب سعدی چیست؟
ای کسی که در تمام روزگار بی توجه به احوال عشاق به آرامی خفته ای، بیندیش و غفلت را جبران کن.
[همه شب= سراسر شب و تمام شب، هرشب / خفتۀ روزگار= غافل و بی خبر زمان].
شعر ما را همه شب نمیبرد خواب اثر کیست؟
این شعر اثر سعدی شیرازی است.
- هفتهای میرود از عمر و به ده روز کشید – 273 - ژوئن 12, 2023
- آن که نقشی دیگرش جایی مصور میشود – 272 - ژوئن 12, 2023
- بخت این کند که رای تو با ما یکی شود – 271 - ژوئن 11, 2023