فغان از این جهان و ابتلای او

فغان از این جهان و ابتلای او

  • شعر فغان از این جهان و ابتلای او ملک الشعرا بهار 

    فغان از این جهان

     

    فغان از این جهان و ابتلای او

    که مانده‌ام عجیب در بلای او

     

    بسان دانه خرد گشت پیکرم

    ازین بزرگ سنگ آسیای او

     

    غنا و شادیش به جای دیگران

    به جای من همه غم و عنای او

     

    به جای من چرا بدی همی کند

    چو من بدی کرده‌ام به‌جای او

     

    به گوش روزگار بر، فغان من

    رسید و داد پاسخی سزای او

     

    بگفت کاین جهان نه زان قبل بود

    که ظن بد بری به راستای او

     

    جهان چه باشد؟ این زمین و مهر و مه

    سپهر وکهکشان پر ضیای او

     

    روان به راه شغل خویش هر یکی

    نجسته شغل دیگری ورای او

     

    چمیده به اقتضای فعل خویشتن

    رمیده زان کجا، نه اقتضای او

     

    به عضو عضو این جهان چو بنگری

    گماشته به خدمتی خدای او

     

    یکی است چشم و دیگریست دید او

    یکیست درد و دیگری دوای او

     

    وجود تو هم آلتی است زین جهان

    نهاده بهرکاری اوستای او

     

    نگرکه چیست شغل راستین تو

    در این جهان و عرصهٔ وغای او

     

    کسی که شغل راستین خود کند

    هماره حاصل است مدعای او

     

    وگرنه شغل خویشتن هوا کند

    به خواری و هوان کشد هوای او

     

    زمین اگر مدار خود فرو هلد

    به تنگناکشد فراخنای او

     

    وگر قمر ز راه خویش کژ رود

    فتد ز کار، خنگ بادپای او

     

    تو هم گر از وظیفه زآستر شوی

    بلای دهر بینی و جفای او

     

    وظیفه تو چیست اندرین جهان‌؟

    بکوش تا رسی به انتهای او

     

    ترا وظیفه خدمتست و مردمی

    به مردمان و، هیچ نی سوای او

     

    چو کژدمی کنی به جای مردمی

    پذیره شو به زهر جانگزای او

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)

     

    قالب شعر: قصیده

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    سلطان قلبم!

    دانلود آهنگ حیف سامان جلیلی + پخش آنلاین

    تو هم امروز بده بوسه به من – بوسه

    تورو دوست دارم (رفت تموم یادگاریاشو برد)

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    فغان از این جهان و ابتلای او

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «فغان از این جهان و ابتلای او که مانده‌ام عجیب در بلای او بسان دانه خرد گشت پیکرم ازین بزرگ سنگ آسیای او» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «ترا وظیفه خدمتست و مردمی به مردمان و، هیچ نی سوای او چو کژدمی کنی به جای مردمی پذیره شو به زهر جانگزای او» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر فغان از این جهان ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر فغان از این جهان ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»