دل می ستاند از من و جان می دهد به من – شعر شرم و شوق هوشنگ ابتهاج
دل می ستاند از من و جان می دهد به من
آرام جان و کام جهان می دهد به من
دیدار تو طلیعه ی صبح سعادت است
تا کی ز مهر طالع آن می دهد به من
دلداده ی غریبم و گمنام این دیار
زان یار دلنشین که نشان می دهد به من
جانا مراد بخت و جوانی وصال توست
کو جاودانه بخت جوان می دهد به من
می آمدم که حال دل زار گویمت
اما مگر سرشک امان می دهد به من
چشمت به شرم و ناز ببندد لب نیاز
شوقت اگر هزار زبان می دهد به من
آری سخن به شیوه ی چشم تو خوش ترست
مستی ببین که سحر بیان می دهد به من
افسرده بود سایه دلم بی هوای عشق
این بوی زلف کیست که جان می دهد به من
این بوی زلف کیست که جان می دهد به من
همانطور که میدانیم نام این شعر «شرم و شوق» است اما در میان مردم با نام «این بوی زلف کیست که جان می دهد به من» نیز شناخته می شود.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
نمونه ای از تاثیر ادبیات آلمان بر ادبیات معاصر ایران
شعر پانزده سال گذشت نیما یوشیج
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
بیوگرافی هوشنگ ابتهاجاشعارهوشنگ ابتهاج
مجموعه شعر سیاه مشق
صفحه اینستاگرام هوشنگ ابتهاج
کانال تلگرام هوشنگ ابتهاج
دل می ستاند از من و جان می دهد به من
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «دل می ستاند از من و جان می دهد به من آرام جان و کام جهان می دهد به من دیدار تو طلیعه ی صبح سعادت است تا کی ز مهر طالع آن می دهد به من دلداده ی غریبم و گمنام این دیار زان یار دلنشین که نشان می دهد به من» آیا با این بیت ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین هوشنگ ابتهاج که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این بیت ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای هوشنگ ابتهاج بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای بیت های پایانی یعنی : «آری سخن به شیوه ی چشم تو خوش ترست مستی ببین که سحر بیان می دهد به من افسرده بود سایه دلم بی هوای عشق این بوی زلف کیست که جان می دهد به من» از چه بیت هایی استفاده میکردید؟
دیدگاه شما برای شعر شرم و شوق هوشنگ ابتهاج
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر شرم و شوق هوشنگ ابتهاج بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- ناخن کبود برق – سیب ها و قلب ها - اکتبر 11, 2023
- برف آمد و بزم روز را آراست – منظره - اکتبر 11, 2023
- شب با درخت ها سخن از آفتاب رفت – دولت بیدار - اکتبر 11, 2023