چه غم دارد ز خاموشی درون شعله پروردم – شعر دلی در آتش هوشنگ ابتهاج
چه غم دارد ز خاموشی درون شعله پروردم
که صد خورشید آتش برده از خاکستر سردم
به بادم دادی و شادی، بیا ای شب تماشا کن
که دشت آسمان دریای آتش گشته از گردم
شرار انگیز و توفانی، هوایی در من افتاده ست
که همچون حلقه ی آتش درین گرداب می گردم
به شوق لعل جان بخشی که درمان جهان با اوست
چه توفان می کند این موج خون در جان پر دردم
وفاداری طریق عشق مردان است و جانبازان
چه نامردم اگر زین راه خون آلود برگردم
در آن شب های توفانی که عالم زیر و رو می شد
نهانی شبچراغ عشق را در سینه پروردم
بر آری ای بذر پنهانی سر از خواب زمستانی
که از هر ذره دل آفتابی بر تو گستردم
ز خوبی آب پاکی ریختم بر دست بد خواهان
دلی در آتش افکندم، سیاووشی بر آوردم
چراغ دیده روشن کن که من چون سایه شب تا روز
ز خاکستر نشین سینه آتش وام می کردم
در آن شب های توفانی که عالم زیر و رو می شد
همانطور که می دانیم نام این شعر «دلی در آتش» است اما در میان مردم با نام های «وفاداری طریق عشق مردان است و جانبازان» و «چه توفان می کند این موج خون» و «وفاداری طریق عشق مردان است» نیز شناخته می شورد.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
نمونه ای از تاثیر ادبیات آلمان بر ادبیات معاصر ایران
شعر پانزده سال گذشت نیما یوشیج
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
مطالب بیشتر در:
بیوگرافی هوشنگ ابتهاجاشعارهوشنگ ابتهاج
مجموعه شعر سیاه مشق
صفحه اینستاگرام هوشنگ ابتهاج
کانال تلگرام هوشنگ ابتهاج
چه غم دارد ز خاموشی درون شعله پروردم
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «چه غم دارد ز خاموشی درون شعله پروردم که صد خورشید آتش برده از خاکستر سردم به بادم دادی و شادی، بیا ای شب تماشا کن که دشت آسمان دریای آتش گشته از گردم شرار انگیز و توفانی، هوایی در من افتاده ست که همچون حلقه ی آتش درین گرداب می گردم» آیا با این بیت ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین هوشنگ ابتهاج که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این بیت ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای هوشنگ ابتهاج بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای بیت های پایانی یعنی : «ز خوبی آب پاکی ریختم بر دست بد خواهان دلی در آتش افکندم، سیاووشی بر آوردم چراغ دیده روشن کن که من چون سایه شب تا روز ز خاکستر نشین سینه آتش وام می کردم» از چه بیت هایی استفاده میکردید؟
دیدگاه شما برای شعر دلی در آتش هوشنگ ابتهاج
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر دلی در آتش هوشنگ ابتهاج بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- ناخن کبود برق – سیب ها و قلب ها - اکتبر 11, 2023
- برف آمد و بزم روز را آراست – منظره - اکتبر 11, 2023
- شب با درخت ها سخن از آفتاب رفت – دولت بیدار - اکتبر 11, 2023