دلفریبان که به روسیه ی جان جا دارند

دلفریبان که به روسیه ی جان جا دارند _ 57

  • شعر دلفریبان که به روسیه ی جان جا دارند _ غزل57 _ ملک الشعرا بهار 

     

    دلفریبان که به روسیه ی جان جا دارند

    مستبدانه چرا قصد دل ما دارند

     

    دلبران خودسر و هرجایی و روسی‌ صفتند

    ورنه در خانهٔ غیر از چه سبب جا دارند

     

    گاه لطف‌است و خوشی گاه‌عتابست و خطاب

    تا چه از این همه پلتیک تقاضا دارند

     

    خوبرویان اروپا ز چه در مردن ما

    حیله سازندگر اعجاز مسیحا دارند

     

    گرچه در قاعده حسن و سیاسات جمال

    مسلک آنست که خوبان اروپا دارند

     

    عاشقان را سر آزادی و استقلال است

    کی ز پلتیک سر زلف تو پروا دارند

     

    صف مژگان تو را دست سیاسی است دراز

    با نفوذی که به معموره ی دل‌ها دارند

     

    دل مسکین من از قرض یکی بوسه گذشت

    با شروطی که لبان تو مهیا دارند

     

    به چه قانون‌، سپه ناز تو ای ترک‌پسر

    در حدود دل یاران سر یغما دارند

     

    این چه صلحی است که در داخلهٔ کشور دل

    خیل قزّاق اشارات تو مٱوا دارند

     

    به کمیسیون عرایض چکنم شکوه ز تو

    که همه حال من بیدل شیدا دارند

     

    ما به توضیح دو چشمان تو قانع نشویم

    زان که با خارجیان الفت و نجوا دارند

     

    در پناه سر زلف تو بهارستانی است

    که در او هیئت دل مجلس شوری دارند

     

    رازداران تو در انجمن سری دل

    نطقی از رمز دهان تو تمنا دارند

     

    دل غارت شده در محضر عدلیه عشق

    متظلم شد و چشمان تو حاشا دارند

     

    سخن تازه عجب نیست ز طبع تو «‌بهار»

    که همه مشرقیان منطق گویا دارند

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب: غزل

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    دمادم در پی عیش و تناسانی است تهرانی

    ماه نو دیدی حمایل ز آسمان انگیخته – ۱۹۳

    در کوچه باغات شمران – دل شبست و به شمران سراغ باغ تو گیرم

    گهی با دزد افتد کار و گاهی با عسس ما را _ 3

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    دلفریبان که به روسیه ی جان جا دارند

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «دلفریبان که به روسیه ی جان جا دارند مستبدانه چرا قصد دل ما دارند دلبران خودسر و هرجایی و روسی‌ صفتند ورنه در خانهٔ غیر از چه سبب جا دارند» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «دل غارت شده در محضر عدلیه عشق متظلم شد و چشمان تو حاشا دارند سخن تازه عجب نیست ز طبع تو «‌بهار» که همه مشرقیان منطق گویا دارند» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر دلفریبان که به روسیه ی جان جا دارند ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر دلفریبان که به روسیه ی جان جا دارند ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *