خوی-فلک-بین-که-چه-ناپاک-شد-خاقانی

خوی فلک بین که چه ناپاک شد – ۵۱

  • شعر خوی فلک بین که چه ناپاک شد خاقانی – قصیده ۵۱

    قصیده

     

     

    خوی فلک بین که چه ناپاک شد

    طبع جهان بین که چه غمناک شد

     

    آخر گیتی است نشانی بدانک

    دفتر دل‌ها ز وفا پاک شد

     

    سینهٔ ما کورهٔ آهنگر است

    تا که جهان افعی ضحاک شد

     

    گر برسد دست، جهان را بخور

    زان مکن اندیشه که ناپاک شد

     

    افعی اگرچه همه سر زهر گشت

    خوردن افعی همه تریاک شد

     

    رخصت این حال ز خاقانی است

    کو به سخن بر سر افلاک شد

     

     

     

    شعر قصیده خاقانی

    البته نام اصلی این شعر «قصیده» است که توسط خاقانی، شاعر و قصیده‌سرای بزرگ ما، نوشته شده. این شعر این گونه آغاز می‌شود: «خوی فلک بین که چه ناپاک شد».

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    خاقانی قالب: قصیده وزن شعر: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان نا آشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آب

    [ په. ] (اِ.) مایعی است شفاف، بی طعم و بی بو، مرکب از دو عنصر اکسیژن و ئیدروژن ؛ o 2 H، در باور قدما یکی از چهار عنصر «آب، آتش، باد، خاک» محسوب می‌شده. معانی کنایی آب:
    ۱- آبرو.
    ۲- جلا، درخشندگی.
    ۳- رونق.
    ۴- اشک.
    ۵- عرق.
    ۶- نازکی.
    ۷- شادابی.
    ۸- زیبایی و شکوه.
    ۹- مَنی، نطفه.
    ۱۰ - ارج، قیمت.
    ۱۱ - پیشاب، ادرار.
    ۱۲ - عصاره، شیره.
    ۱۳ - رود، نهر.
    ۱۴ - بزاق، آب دهان. ؛ ~در هاون کوبیدن کار بیهوده کردن. ؛ ~از ~ تکان نخوردن ک نایه از: آرام بودن اوضاع و احوال. ؛ ~ از دست نچکیدن کنایه از: نهایت خست و پول دوستی. ؛ ~ از سر گذشتن بی فایده شدن چاره و تدبیر. ؛ ~ از دریا بخشیدن از دیگران مایع گذاشتن، از حساب دیگران بخشیدن. ؛ ~بر در کسی ریختن خدمت آن کس را کردن. ؛ ~ پاکی روی دست کسی ریختن اتمام حجت کردن، حرف آخر را زدن. ؛ ~زیر پوست کسی رفتن کنایه از: چاق شدن. ؛ از ~ گل آلود ماهی گرفتن از وضع آشفته سوء استفاده کردن. ؛~ از چیزی خوردن از آن چیز بهره مند شدن.

     

     

    شعر خوی فلک بین که چه ناپاک شد اثر کیست؟

    این شعر اثر خاقانی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    تینا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *